طبیعتگردی تابستانه در پارک جوارم سوادکوه
آخر هفتههای تابستان، ایام فراغت عمومی است و در گوشه و کنار شهرها، هرکجا که بتوان فضایی سبز یافت، مکانی برای گذران اوقات فراغت بسیاری از خانوادههاست و پارکهای جنگلی، مکانهای مناسبتری برای گذران اوقات فراغت هستند، چراکه وجود امنیت، مکانهایی برای رفع مایحتاج ضروری و امکان اسکان شبانه، آنها را از دیگر مناطق جنگلی متمایز میسازد و هم اینکه استفاده از آنها موجب آسیب کمتر به محیطزیست خواهد شد.
یکی از این پارکهای جنگلی، پارک جنگلی جوارم سوادکوه است؛ پارک درشیب ملایمی واقعشده و با هر پیچ جاده، میتوان دید که جمعی بساط اسکان موقت خود را در آلاچیقها یا روی سبزهها و زیر سایه درختان پهن کردهاند، اما در برخی نقاط تجمع مسافران بیشتر است و همین مکانهای شلوغتر در این پارک، مخاطب ششساله طرح پارک پاک است؛ برنامهای فرهنگی که امکان تفریح سالم را برای تمام خانوادهها مهیا میکند و با آسیبشناسی محیطی سعی در رفع آسیبهای اجتماعی در قالب بازی و نمایش، خلق لحظات خوش و اوقات فراغت پربار برای تمام سنین دارد.
از صبح همگام با گروه وارد پارک میشوم، امروز کمپ سوم شلوغترین بخش پارک جوارم است و گروه بساط خود را در همانجا برپا میکند؛ عدهای مشغول پهن کردن موکتها زیر سایه درختها هستند و با زنجیرهای پلاستیکی رنگی، محیط مهدکودک گونهای را برای جذب کودکان فراهم، عدهای بساط سیستم صوتی و بخش رادیو پارک را راهاندازی میکنند و روحانی گروه نیز در قسمت مشاوره دینی و خانوادگی مستقر میشود و به سؤالات مخاطبان پاسخ میدهد.
آنهایی که برای اولین بار به این پارک آمدهاند؛ کنجکاوانه به این تکاپو مینگرند و کودکانی که هفتههای گذشته نیز به اینجا آمده بودند، از همین حالا بهصف شدند و منتظر باز شدن ایستگاه غنچههای بارانی هستند.
برنامه پارک آغازشده و صف کودکان برای نقاشی صورت، بهپیش میرود و بچهها طرحهای خود را انتخاب میکنند و بعد از اتمام، با صورت پروانههای خندان و خرگوشهای بازیگوش به سمت ایستگاه نقاشی میروند و مشغول نقاشی میشوند.
پارک جوارم در منطقه سوادکوه بهعنوان نقطه آسیبپذیر فرهنگی شهرستان شناسایی و تصمیم بر این شد تا برای انجام کار فرهنگی به این منطقه بیاییم
حسین قاسمی، در گفتگو با خبرنگار مهر، بابیان اینکه از طرف کانون فرهنگی تبلیغی عماریون که یک کانون مردمنهاد است، در پارکها کار فرهنگی انجام میدهند، گفت: با تشکیل اتاق فکر و موقعیتیابی انجامشده، پارک جوارم در منطقه سوادکوه بهعنوان نقطه آسیبپذیر فرهنگی شهرستان شناسایی و تصمیم بر این شد تا برای انجام کار فرهنگی به این منطقه بیاییم.
مسئول اجرایی برنامه در شهرستان سوادکوه با اشاره به اینکه این برنامه فرهنگی به مدت شش سال از ابتدای تابستان هر پنجشنبه و جمعه در سراسر استان در حال اجراست، در رابطه با انجام این طرح در سوادکوه گفت: امسال طرح بانام باران تابستانی سوادکوه، با هفت آیتم در حال اجراست.
قاسمی هفت آیتم برنامه را غنچه باران (مهدکودک)، آوای باران (رادیو پارک)، باران رحمت (اقامه نماز)، مشاور باران (مشاوره مذهبی، اجتماعی و خانوادگی)، بازی باران (هفتسنگ، طنابکشی، دارت، کیسه، وسطی در بخش بزرگسالان)، نمایش باران و مرد بارانی برشمرد و گفت: مرد بارانی نماد مرد محلی مازندرانی که با پوشش و گویش محلی بهنوعی بازگوکننده فرهنگ سنتی این دیار است.
وی بابیان اینکه موضوع نمایش با توجه به اقتضای روز، مشخص میشود، افزود: بهطور مثال اگر مشاهده کنیم که مسافران زیاد از قلیان استفاده میکنند، یا بهجای استفاده از طبیعت بیشتر سرگرم گوشی همراه هستند و یا وضعیت حجاب مناسب نیست، به هرکدام از موضوعات به فراخور محیط میپردازیم و یا به آسیبهای مهم که در سطح کلان مطرح هستند مانند طلاق و اعتیاد پرداخته میشود.
قاسمی بابیان اینکه اعضای گروه، بدون چشمداشت به مسائل مالی و برای اجرای فرامین رهبری و کار تمیز فرهنگی، به اجرای برنامه میپردازند، افزود: هدف ما این است تا مسافران احساس امنیت کنند و فضای پارک بهگونهای باشد که همه اقشار بتوانند از این فضا استفاده کنند و مختص به یک قشر خاص نباشد و با حضور ما فضا برای افراد ناهنجار و هنجارشکن، ناامنشود.
وی با اشاره به اینکه در طی ۵ سال گذشته که با عنوان پارک پاک در حال کار بودیم، هر آیتمی غرفه بندی و در یک مکان ثابت بوده است، افزود: اما امسال با تغییر روش، بهجای اینکه مردم نزد ما بیایند ما به سراغ آنها میرویم و در هرجایی از پارک که جمعیت بیشتری حضور دارند ما در همان نقطه برنامه را اجرا میکنیم.
بخش صبحگاهی مهدکودک تمامشده و کودکان پر از شوق و شور منتظر اعلام اسامی برندگان نقاشی هستند و رادیو پارک در حال اعلام اسامی برندگان که تمام کودکان شرکتکننده در مسابقه نقاشی بودند، است و جایزه خود را از روحانی مجموعه دریافت میکنند و باذوق تمام گوشهای میایستند و مشغول باز کردن جایزهشان میشوند.
کمی بعد با صدای اذان، بخش باران رحمت آغاز و نماز به جماعت اقامه میشود و با صحبت روحانی در رابطه با موضوع روز، بخش صبحگاهی برنامه تمام میشود. هنوز یک ساعت به آغاز برنامه عصر مانده است و کودکان، هر از چند گاهی میآیند و زمان شروع برنامه را جویا میشوند و بلافاصله با اعلام شروع برنامه عصر پارک توسط رائو پارک به سمت اینجا میدوند و هرکدام در بخشی بهنوبت منتظر میشوند، تا بازیهای آغاز شوند.
مسئول بخش غنچههای باران، در گفتگو با خبرنگار مهر، بابیان اینکه این بخش از برنامه شامل بازی ماروپله اسلامی، بادکنک، نقاشی، نقاشی صورت است، در رابطه با مسابقه بادکنک گفت که این مسابقه مربوط به آیات و حدیث میشود که بچه با ترکاندن بادکنک و جملهبندی حدیث را کامل میکنند.
عفت قاسمی، بابیان اینکه استقبال کودکان از شهرهای مختلف کشور و خود شهرستان بسیار خوب بوده است، افزود: حتی افرادی که سالهای قبل به اینجا آمده بودند، امسال نیز برای این برنامه به این پارک آمده بودند.
وی بابیان اینکه ماروپله اسلامی بهصورت نمادین خوب بودن و دوری از بدی را به کودکان یاد میدهد و ما هم به کودکان در حین بازی توضیح میدهیم، افزود: بهواسطه این بازی کودکان یاد میگیرند که رفتارهای ناپسند اخلاقی موجب عقبگرد در زندگی و رفتارها و اعمال خوب موجب پیشرفت و حرکت روبهجلو خواهد شد.
مسابقات بازی بزرگسالان هم آغازشده و گروهگروه در بخش زنانه و مردانه اسم مینویسند و بازی با اعلام مرد بارانی آغاز میشود.با اعلام مسئول گروه نمایش، مشخص شد که این صحنه یک نمایش خیابانی بوده و تلنگری برای جمع شاد که لحظهای به فکر روند که اعتیاد چقدر زود میتواند یک جمع شاد را غمگین و فرصتها را تباه سازد.
عباس میار، در گفتگو با خبرنگار مهر، نمایش خیابانی را یکی از مؤثرترین راهها برای آموزش دانست و گفت: در این نوع نمایش، ما بهجای اینکه منتظر باشیم مردم به سراغ ما بیایند ما وارد اجتماع شده و نمایش اجرا میکنیم.
مسئول بخش نمایش بابیان اینکه ساختارهای مختلفی برای اجرای نمایش خیابانی وجود دارد، گفت: ما با توجه به موقعیت گاه اعلام میکنیم که نمایش خیابانی انجام میشود و گاهی هم اعلام نمیشود و مردم احساس میکنند که برداشتی از یک زندگی و واقعیت است و خودشان را درگیر ماجرا کرده و ما هم سعی میکنیم مردم را درگیر ماجرا کنیم، چراکه نمایش برای مردم و هدف تأثیر بروی آنهاست، اما این نوع نمایش تهدیدات خاص خود را دارد و پیشآمده که بازیگران ما در حین اجرای نمایشک تک هم خوردهاند.
سناریوها بر اساس بازخورد مردم از پیش مشخصشده و به عبارتی بیش از ۸۰ درصد دیالوگها در صورت ورود مخاطب به بحث پیشبین و مشخص است
میار در رابطه با درگیر شدن مردم و نوع سناریوها گفت: سناریوها بر اساس بازخورد مردم از پیش مشخصشده و به عبارتی بیش از ۸۰ درصد دیالوگها در صورت ورود مخاطب به بحث پیشبین و مشخص است.
وی بابیان اینکه موضوعات ما بیشتر در رابطه با آسیبهای اجتماعی و سبک زندگی ایرانی و اسلامی است، افزود: این نمایشها نوعی مقابله با تهدید رسانههای غرب و تمها برگرفته از واقعیتهای زندگی است.
مسابقات همچنان با شور و هیاهوی زیاد در حال انجام است؛ مسابقه دو با کیسه، پر از تحرک و شادی و مسابقه طنابکشی که روحیه مشارکت جمعی و شادمانه را در میان اعضای گروهی که تا پیشازاین شناختی از هم نداشتهاند، ایجاد کرده است و این بخشها نیز با اهدا جوایز به برندگان تمام میشود.
با غروب آفتاب، یک روز دیگر از پارک باران در منطقه سوادکوه تمام میشود و پس از اقامه نماز مغرب، گروه کمکم وسایل خود را جمع میکند تا برای آخر هفتهای دیگر آماده شود، و با تمام سختیها امیدوارند که گامهای کوچک اما پیوستهشان، بنای فرهنگی جامعه را پربارتر سازد.
منبع: سایت سوادکوه آنلاین
با تلاش کارگردان جوان سوادکوهی؛ زندگی کشتیگیر مرحوم پهلوان رنجبر صفری بازسازی میشود
به گزارش سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سواکوهنیوز) و خبرگزاری فارس از شهرستان سوادکوه، محسن نجفی عصر امروز در حاشیه ضبط مستند زندگی مرحوم پهلوان رنجبر صفری در شهر زیراب با اشاره به اینکه در حال ساخت برنامه مستند 10 تا 15 دقیقهای برای زندگی پهلوان رنجبر صفری است، گفت: برنامه مستند نگاهی به زندگی پهلوان رنجبر صفری برای شبکههای سیما در حال ساخت است و من به عنوان کارگردان، رسول جعفری به عنوان مجری برنامه و عباس کیانی به عنوان تصویربردار فعالیت میکنند و در منزل برادر و مزار این پهلوان کشتی و در سالن ورزشی با نام این پهلوان حضور داشتیم و از همکاری شهرداری شهر زیراب هم تشکر میکنم.
وی با بیان اینکه طرح اولیه بازسازی زندگی مرحوم پهلوان رنجبر صفری آماده است و برای ساخت آن در حال رایزنی با خانواده، اقوام، همباشگاهیها و دوستانش درباره محتوا و تأمین هزینه هستم، افزود: بازسازی زندگی رنجبر صفری در تلهفیلم 60 تا 90 دقیقهای مورد برنامهریزی قرار گرفت.
مدیر انجمن هنرهای نمایشی شهرستان سوادکوه با اشاره به اینکه رنجبر صفری در ماههای پایانی عمرش مربی کشتی وی بود و اخلاق و توانمندی این پهلوان همچنان در خاطرهها باقی مانده است و ارتباط قلبی و عاطفی با پهلوان رنجبر صفری برقرار کرده بود، خاطرنشان کرد: پهلوان رنجبر صفری برای نسل دهه 40 و 50 و 60 آشنا است و باید برای نسلهای جدید هم شناخته شود.
وی با ابراز تأسف از اینکه پدر و مادر رنجبر صفری در قیدحیات نیستند تا از خاطرات و سخنان ایشان برای فیلم بهرهمند شویم، گفت: رنجبر صفری در سال 1369 و در هنگام تدارک برای عروسی خودش در حادثه تصادف و در سن 27 سالگی وفات یافت و دارای 18 مدال مختلف در مسابقات مختلف است و هماکنون به عنوان نماد پهلوانی در بین اقشار گوناگون معروف است.
رنجبر صفری در اردیبهشت سال 1342 در روستای کردآباد واقع در دو کیلومتری شهر زیراب متولد شد و با دوستانش در دوران کودکی و نوجوانی روی چمنهای روستا به کشتی میپرداخت و تمرینات خود را در سالن آزاد مهر و پلسفید که با محل سکونت وی حدود 20 کیلومتر فاصله داشت و شهرستان قائمشهر، ادامه داد.
کتابی در باب غدیر که بزرگِ مراجع بر آن بوسه زد
کتاب اتمام حجّت (رهیافتی به استدلال ها و حجّت های گسترده ی اثبات حقانیت امیرالمومنین علی علیه السلام) از آثار محقق، نویسنده و اندیشمند جوان شیعه، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّد امیری سوادکوهی در باب حقانیت ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و موضوع غدیر است.
به گزارش شلمچه نیوز، این کتاب نفیس، تجلیل بزرگان جهان اسلام از جمله تکریم ویژه ی بزرگ فقها و مراجع عصر، شیخ الفقهاءحضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی را در برداشت که معظم له با بوسه ای بر این اثر علمی به مقام شامخ امیرالمؤمنین علی علیه السلام احترام نمودند.
در این اثر علمی که نزدیک به هزار صفحه می باشد، اکثر آیاتی که در شأن و مقام و منزلت و حقانیت و وصایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در قرآن است جمع آوری و برای اتمام حجّت با آنهایی که منکر امامت و وصایت بلافصل امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند روایات معتبر کتب شیعه و سنی و حتی کتب آسمانی اعم از تورات و انجیل و زبور و … و سخنان برخی از بزرگان ادیان و مذاهب را آورده تا جای هیچ شک و شبهه در این باب در اذهان نماند .
این کتاب گرانسنگ در روز عید سعید غدیر ۱۳۹۱ شمسی، بدستان مبارک بنیانگذار دهه غدیر، حضرت آیت الله علامه حاج شیخ عبدالله نظری خادم الشریعه در مقرّ ستاد مرکزی بزرگداشت دهه غدیر در بیت معظم له در شهر ساری رونمایی شد.
بازتاب فراوان این اثر در میان شیعیان و اهل تسنن قابل توجه بوده تا آنجایی که با مطالعه ی این اثر نفیس علمی بسیاری از جوانان و فرهیختگان اهل تسنن به مذهب اهل بیت علیهم السلام گرایش پیدا کردند و برخی از مفتی های وهابی نشر آن را حرام اعلام نمودند.این کتاب به همراه نامه تاریخی نویسنده به مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی برای وی ارسال و به بزرگترین چهره ی اهل سنت ایران تقدیم شد.
شایان ذکر است که از مؤلف این اثر نفیس علمی در ششمین اجلاسیه بین المللی دکترین جهانی دهه غدیر در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تجلیل شد.
زبان مازندرانی از خردهزبانهای در خطر مرگ
فارسیزدگی اشعار امروز تبری/زبان مازندرانی از خردهزبانهای در خطر مرگ/لزوم تغییر رویکرد مدیران فرهنگی به زبان/هدایت خوراکدهی علمی زبان تبری از دانشگاه به سطح جامعه
فارسیزدگی اشعار امروز تبری، زبان مازندرانی از خردهزبانهای در خطر مرگ، لزوم تغییر رویکرد مدیران فرهنگی به زبان و هدایت خوراکدهی علمی زبان تبری از دانشگاه به سطح جامعه از موضوعهای مطرحشده در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” خبرگزاری فارس استان مازندران بود.
به گزارش سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سوادکوهنیوز) و خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، زبان از اصلیترین ابزارهای ارتباط در دنیای امروز است و نقص در آن به جنبههای مختلف زندگی فرهنگی و اجتماعی لطمه میزند.
«لهجه» یا «زبانبودن»، شاخصهای نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران، وضعیت کنونی اثرگذاری فرهنگی و اجتماعی و علاقه عمومی به زبان مازندرانی، جاهای خالی نهادینهشدن زبان مازندرانی در زندگی فرهنگی و اجتماعی و ارائهراهکارهای پیشنهادی برای نقشآفرینی بیشتر زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی از موضوعهای مطرحشده در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” با حضور حجت الله حیدری کارشناس فرهنگی و دارنده چند جلد کتاب و مقاله، رحمت الله حسنپور شاعر و مؤلف کتاب و استاد دانشگاه و مشاور سابق مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، جواد لطفینوذری دکتری فرهنگ و زبان باستانی و مدرس و مترجم و گفتو گو با فردوس آقاگلزاده استادتمام گروه زبانشناسی دانشگاه تربیت مدرس بود.
* دستکمگیری زبان تبری تیشه بر ریشه فرهنگ مازندرانی است
استادتمام گروه زبانشناسی دانشگاه تربیت مدرس در گفتو گو با خبرنگار خبرگزاری فارس در شهرستان ساری با اشاره به اینکه با اطمینانخاطر و شواهد علمی بینالمللی قابل قبول زبانشناسی و دیدگاههای صاحبنظران، ما دارای زبان مازندرانی هستیم، گفت: توجه به ابزارهای دانش زبانشناسی شامل سیستم واجی، آوایی، صرف، نحو، دستور زبان و معناشناسی بیانگر وجود زبان مازندرانی هستیم.
فردوس آقاگلزاده با بیان اینکه زبان از نظر فرهنگی ابزار هویتی است و زبان ابزار انسجام، وحدتآفرین و هویتساز است، افزود: گستره جغرافیایی زبان مازندرانی در استان مازندران، گلستان، شهمیرزاد استان سمنان، بخش زیادی از استان تهران در لشگرک، فشم، فیروزکوه، دماوند، آبعلی، آباسک و طالقان هم جغرافیایی این زبان را تشکیل میدهند.
وی از غنای فرهنگی بیشتر زبان مازندرانی در بین سایر زبانهای کشور خبر داد و خاطرنشان کرد: آفتها و آسیبهای زبان مازندرانی باید شناسایی و برای برطرفکردن آن برنامهریزی کرد.
مؤلف کتاب «زبان مازندراني(طبري)، توصيف زبان شناختي(تحقييق ميداني و اطلس زباني)» که در سال 1395 به عنوان کتاب برتر سال انتخاب شد و 21 کتاب دیگر را نیز تألیف کرد، دستور زبان را یکی از نظامهای زبان مازندرانی ذکر کرد و با اشاره به اینکه لهجههای مختلف زبان مازندرانی قادر به فهم یکدیگر هستند و دستور زبان مشترک دارند، اظهار کرد: زبان مازندرانی و لهجههای آن دارای دستور زبان مشترک هستند ولی در واژگان، آوا یا واج تفاوتهایی دارند.
مؤلف 140 مقاله علمی زبانشناسی، دستکمگیری زبان مازندرانی را مورد انتقاد قرار داد و آن را تیشه بر ریشه فرهنگ مازندرانی توصیف کرد و افزود: به همدیگر سفارش کنیم که به زبان خودمان صحبت کنیم و نقش خانواده، آموزش و پرورش، رادیو و تلویزون محوری است و برنامههای جذاب محلی بیشتر و زبان بهکاررفته در آن هم اصیلتر باشد.
* زبان مازندرانی از خردهزبانهای در خطر مرگ است
عضو انجمن زبان شناسي ايران، عضو انجمن زبان و ادبيات انگليسي ايران، عضو انجمن زبان و ادبيات فارسي، عضو انجمن نقد ادبي ايراني، عضو هيأت تحريريه مجله پژوهشنامه زبان شناختي، عضو هيأت تحريريه مجله پژوهشهاي زبان و ادبيات تطبیقی و عضو هيأت تحريريه مجله جستارهاي زباني به نقش اساسی رادیو و تلویزون در تقویت زبان مازندرانی اشاره کرد و با بیان اینکه مجریان و دستاندرکاران صدا و سیما از جملات اصیلتر مازندرانی استفاده کنند و از قبل مطالعه داشته باشند، افزود: منابع زبان مازندرانی به اندازه کافی وجود دارد و برای اجراییشدن آن باید فرهنگسازی مناسب استفاده عمومی از آن، توسط دستگاههای متولی اجرایی شود.
وی که هدایت، راهنمایی و مشاوره 109 پایاننامه و رساله در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری را انجام داد با اشاره به اینکه آنچه در کوچه و بازار وجود دارد، زبان است و مردم لازم نیست دستور زبان مازندرانی را بخوانند و دستگاههای متولی با برگزاری سمینارها، میزگردها و برنامههای مختلف اقدام به ترویج زبان مازندرانی کنند، گفت: زبان مازندرانی در یونسکو از خردهزبانهای در خطر مرگ است و باید همهجانبه و به موقع برای احیای زبان مازندرانی اقدام کنیم.
*فارسیزدگی اشعار امروز تبری
کارشناس اشعار تبری در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” که در دفتر خبرگزاری فارس استان مازندران تشکیل شد با اشاره به اینکه استقبال گسترده عمومی از برنامه «دلگپ» بیانگر علاقمندی مردم به زبان تبری است، گفت: از 50 سال پیش فرهنگنامه مازندرانی را آغاز کردم و تا زمانی که ریشه یک واژه را پیدا نکردم در وااژهنامه استفاده نشد و حدود 60 هزار واژه را آماده چاپ دارم که با موانع مالی روبرو شد.
حجتالله حیدری با بیان اینکه لغتهای مرده زیادی داریم و برخی واژههای مرتبط با کوچ و دامداری فراموش شدند و از سال 1331 به زبان تبری غزل میگفتم و در قالبهای مختلف هم شعر تبری دارم، افزود: «پچکسوت» را برای بیان اشعار به وجود آوردم و اشعار تبری امروز ما، فارسیزده است و این فارسیزدگی در نحو، لهچه و گویشهای تبری ما هم وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه بهجای تولید زیاد اشعار تبری باید به کیفیت اشعار تبری توجه شود و زبان تبری کنونی به دلیل قارسیزدهبودن برای آموزش در مدارس آموزش داده نشود، خاطرنشان کرد: زبان تبری اصیل برای شعر، لطیفتر و تواناتر از زبان فارسی است و درد من آن است کسانی که نمیداند شعر وزن دارد یا نه، چطور اقدام به ترجمه آن میکند.
حیدری با بیان اینکه شعر مازندرانی مطلقا هجایی نیست و ما پیشینیان علمی زبان تبری، رسمالخط، منابع،کتابت و نوشته برای تطبیق آن را نداریم، افزود: اشتراک واژهای زبان تبری با سایر لهجهها، بیانگر غنیبودن زبان تبری است.
* سرعت توجه به زبان تبری اندک است
رئیس سابق ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستانهای مازندران نیز در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” که در دفتر خبرگزاری فارس استان مازندران تشکیل شد با اشاره به اینکه زبان وسیلهای برای بیان مفاهیم است و هنگامی که نفر سومی به گفتگوی 2 نفر وارد شود و معنای گفتو گو را نفهمد با زبان سرو کار داریم، گفت: در حال حاضر بیشتر با زبان فارسی صحبت میکنیم و کسی زبان تبری خالص صحبت نمیکند.
رحمتالله حسنپور با بیان اینکه متولیان فرهنگی توجه لازم به زبان تبری ندارند و به صورت تفریحی به آن نگاه میکنند، افزود: سرعت توجه به زبان تبری اندک است و مسؤولان باید توجه به زبان تبری را از خودشان آغاز کنند و در استانهای دیگر برای معرفی نخبگان آن استان هزینه میشود ولی در استان مازندران برای معرفی استانهای دیگر هزینه میشود.
وی به اهمیت زبان به عنوان ابزار فرهنگی، ارتباط در خردهفرهنگها و تقویت فرهنگ مشترک اشاره و خاطرنشان کرد: رغبتی برای توسعه زبان تبری وجود ندارد و استفاده از زبان مازندرانی را برای لودگی و زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی و جدی تلقی میکنند و بر عدم اختصاص داوری اشعار تبری به افراد کاربلد منتقدم و ارزیابی از اشعار و زبان تبری را کارشناسی نمیدانم.
*لزوم تغییر رویکرد مدیران فرهنگی به زبان
محقق، مترجم و استاد دانشگاه در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” که در دفتر خبرگزاری فارس استان مازندران تشکیل شد با اشاره به اینکه رایجترین تعریف زبان را میتوان مجموعهای نظاممند دارای قواعد آوایی و دستوری در کنار واژهها با یک سیستم ارتباطی را تشکیل میدهد که برای گروهی از مردم قابل فهم است، دانست، گفت: افرادی که از بیرون از مجموعه وارد زبان شوند باید به آموزش آن نیاز داشته باشند تا در قالب تعریف زبان بگنجد.
جواد لطفینوذری با بیان اینکه سیستم گفتار زبان، لهجه و گویش دارای 2معیار زبانی و غیرزبانی است، افزود: زبانی که در مرز جغرافیایی قرار دارد، یک زبان است و بقیه به عنوان گویش آن زبان مطرح هستند.
وی با اشاره به اینکه زبان خود را ترمیم میکند و فرهنگ آموختنی است، خاطرنشان کرد: برای حفظ زبان معیار که دنیا با آن ما میشناسد و نیز برای تداوم خردهفرهنگها هم تلاش کنیم.
لطفینوذری خواستار تغییر رویکرد مدیران فرهنگی به زبان شد و به جای اینکه سیاست ما فرهنگی باشد، فرهنگ ما بیشتر سیاسی است و نگاه به بزرگان فرهنگ تبری باید متفاوتتر از امروز باشد، اظهار کرد: زبان تبری در عرصههای مختلف میتواند عرضاندام کند و در جلسات و برنامههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد و زبان تبری دستور زبان دارد ولی مکتوب نیست و به صورت بخشنامهای نمیتوان به توسعه دستور زبان کمک کرد و حرکت مردمی در قالب سازمانهای مردمنهاد و فعالیتهای عمومی لازم است.
* خوراکدهی علمی زبان تبری باید از دانشگاه به سطح جامعه هدایت شود
حقوقدان، شاعر، محقق و عضو تبریسرایان مازندران در میزگرد “ابعاد نقشآفرینی زبان تبری در زندگی فرهنگی و اجتماعی مازندران” با اشاره به اینکه در ابتدا، زبان تصویری و سپس واج مورد استفاده قرار گرفت و اگر فرانسه در جنگ دوم جهانی جهانی شکست نمیخورد زبان بینالمللی فرانسه و نه انگلیسی داشتیم و اگر از زبان مازندرانی انتظار بینالمللیشدن داشته باشیم، باطل است، گفت: در ابتدا باید بدانیم که از زبان چه انتظاری داریم و شناخت گذشته و پیشینه و راهگشای آینده، انتظارات ما از زبان است.
علی بوداغی با بیان اینکه زبان به ما هویت میدهد و آنچه که میتوانیم انجام دهیم آن است که زبان را به عنوان هویت قومی زنده نگهداریم، افزود: خوراکدهی فرهنگی باید مورد توجه باشد که در غرب توسط دانشگاه انجام میشود ولی بزرگانی مانند ابوعلی سینا و بیروی و دیگر بزرگان ما، خودساخته بودند.
وی با بیان اینکه هنگامی که در گذشته «دهاتی» فحش، سخن سخیف و یا تمسخرآمیز بیان میشد به شاکله فرهنگی و زبان آنان هم توهین میشد و قدرت مانور نداشتند، خاطرنشان کرد: خوراکدهی علمی زبان تبری باید از دانشگاه آغاز و به سطح جامعه هدایت شود که در حال به صورت برعکس انجام میشود و دپارتمان دستورالعمل زبان تبری تشکبل شود و با دعوت از افراد فرهیخته و به منظور نهادینهکردن زبان تبری مورد استفاده قرار گیرد.
* تقویت سیاستگذاریهای دولتی و نوع نگرش عمومی به زبان تبری
به نظر میرسد محتوا و منابع لازم برای استفاده بهینه و گستردهتر از زبان تبری در استان مازندران و شهرهای دارای این زبان وجود دارد و کمرنگبودن آن را میتوان در سیاستگذاریهای دولتی و نوع نگرش عمومی به زبان تبری نگاه کرد.
قدم اول و اثرگذار در فرهنگسازی برای رویآوری به رفتار اجتماعی و فرهنگی را میتوان در تبلیغات مشاهده کرد و زبان مازندرانی میتواند در رسانه ملی با گستره مخاطبان عام و خاص، رسانههای مجازی و نوشتاری، سیاستهای فرهنگی و تلاش برای استواری و متانت استفاده از آن در جامعه با حضور سازمانهای مردمنهاد و همکاری اساتید و فعالان این عرصه مورد توجه قرار گیرد.
گزارش و تنظیم از عمران اکبرنژاد
عکس از آزاده بابانژاد
نقد علمی محقق جوان شیعه بر نظریه ی آیت الله محقق داماد
حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمّد امیری سوادکوهی از محققین و نویسندگان جوان شیعه در مقاله ای پژوهشی به نقد نظریات استاد آیت الله محقق داماد پرداخته و به صراحت، نظریه وی را با استدلالات علمی خود رد نموده است.
به گزارش شلمچه نیوز، در پی سخنان آیتالله دکترسیدمصطفی محققداماد، رئیس گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران در نهمین دوره مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنها و شورای جهانی کلیسا، و بیان نظریه ای به این معنا که دوران دسته بندی مردم به کافر و مؤمن گذشته است و برخی مباحث دیگر، حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمّد امیری سوادکوهی از محققین و نویسندگان جوان شیعه و از چهره های نام آشنای مجامع علمی اسلامی که کتب و مقالات علمی متعددی در مباحث دقیق اعتقادی و تفسیری قرآن کریم به چاپ رسانیده است، در مقاله ای پژوهشی به نقد نظریات این استاد دانشگاه پرداخته و به صراحت نظریه ی وی را با استدلالات علمی خود رد نموده است.
این اندیشمند جوان در نقد این نظریه تأکید کرد: با تغییر لفظ نمی توان ریشه ی ناتوانی بشریت آبیاری و ضعف علمی و عملی برخی از مجامع علمی و دانشگاهی را تقویت کرد، چرا که محارب جزئی از کفر است و صلح جو مصداقی از شخصیت مؤمن؛ و نباید از تبیین مسئله ی ایمان و کفر هراسید، چرا که قرآن و برهان و عرفان آن را کاملاً تصدیق می کند.
متن کامل این نقد مهم علمی بدین شرح می باشد:
متن کامل در ادامه مطلب
ما را ز سربریده میترسانند…؟!/یه قلم عمران اکبرنژاد
سوادکوه(سوادکوهنیوز) و خبرگزاری فارس از شهرستان سوادکوه، بریدنسر، وقتی فرد زنده است و در سرزمین غریب و در میان دشمن، لحظاتی سخت و طاقتفرسا و انتهای رنج و ناراحتی است و در نگاه اول پیروزی برای سر برندگان است.
مذهب شیعه که ریشه آن از زمان پیامبر مهربان و صبور اسلام آغاز شد و در تاریخ پرفراز و نشیب خود، خاطره سربریدن دیگری هم دارد که از سال 61 هجری تا 1438 هجری قمری هر سال گرامی داشته میشود.
سرزمین کربلا هم شاهد بریده شدن سر امام حسین(ع) از پشتسر است و روز عاشورا در تقویم سیاسی و نظامی آل سفیان، روز کشته شدن 72 نفر به دست دهها هزار نفر نوشته شد ولی خوشحالی آنان از پیروزی ظالم بر مظلوم کوتاهتر از آن بود که قاتلان آن صباحی خوشحال باشند و برخیهایشان به ملک ری هم نرسیدند.
طالبان، القاعده و داعش توسط سرویسهای جاسوسی دشمنان اسلام حقیقی و شیعه به وجود آمدند و این موضوع مورد تأیید دوست و دشمن است و آنان از همه توان جبهه کفر به منظور ضربه به اسلامناب استفاده کردند.
فرزندان شیعه خطوط قرمزی دارند که ورود به این خطوط برای آنان قابل تحمل نیست و حرم حضرت زینب(س) در سوریه و امامان معصوم در عراق از این خطوط قرمزها است.
فعالیت شهدای حرم نوعی “واجب کفایی” برای جوانان دیگر علاقهمند است.جوانان دیگر ایرانی شیعه، وظیفه خود میدانند که حرمت اماکن مورد احترام آنان حفظ شود و کفش فرد داعشی بر صورت شهید حججی، لبهای تشنه، رگهای بریده گلوی شهید را صورت، لب و گلوی خود تجسم میکنند و پخش فیلم بریدنگلوی این شهید، بدون تردید اشتباه استراتژیک داعش و پشتیبانان آنان بود که در برنامههای خود، ترساندن شیعه از سربریده نمایندهشان در نبرد با دشمنان بود که بازخوردهای آن بیانگر شکست مطلق در این برنامهریزی است و به قولی با پول وهابیت و پشتیبانی برنامهای سرویسهای جاسوسی استکبار و وحشیگریهای داعش، شهید محسن حججی، نماد ملی شیعه شد و جوشش بیشتری را برای اعتقاد به هدف در بین علاقهمندان به گفتمانهای ناب به وجود آورد.
دشمنان تلاش کردند که ما را ز سربریده بترسانند ولی این سربریده نمادی برای حقانیت شیعه شد.
بازگشت پیکر شهید حججی هم بار دیگر جوشش آزادیخواهی و پویایی مذهب شیعه را به نمایش در میآورد و نشان خواهد داد که ما از سربریده نمیترسیم بلکه آن سربریده را نمادی برای تقدس راهی که به نهضت جهانی منجی عالم بشریت ختم می شود، میدانیم.
حریم حرمت مان را ارج نهیم
اول):نگارش قلمی یکی از سرآمدان معلمان دیارمان در توصیف و تحبیب سرپرست شهرداری “زیرآب “و رنجش از نماینده مجلس که برآیند رای اکثریت مردم است در قرار گرفتن از چگونگی انتخاب شهردار آتی و نه لزوما خط و ربط دادن! !،و نتیجه گیری آغشته به تهدید در این زمینه و اظهار نگرانی کردن از خروجی این روند در اختلاف بین منتخبان شورا و مردم و متاسفانه آدرس تقریبا نادرست دادن از رونق عمرانی شهر در مدت کوتاه آنهم در مقایسه با ده سال گذشته! !!تا چه اندازه مقرون به صحت باشد را به فهم مخاطبان وا می نهم، ذکر این نکات از معلم دوست داشتنی که در “سوادکوه نیوز” نگاشته ،نگارنده را بر آن داشت تا ضمن دفاع از ضمیر مورد “خاص”در آن نگاشته، ! و نیز مخاطب قرار دادن شهروندان زیرآبی مهاجر که نگارنده نیز جزء آنان هست نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی و شهروندانش که هر از چندی اظهار نظر می نماید نکاتی را معروض دارم ،ذکر این نکته ضروریست که بلحاظ جامعه شناسی سیاسی، مهاجران به هر نقطه سرزمینی، متعلق به زادگاه و بوم خویش اند و کس یا کسانی و نیز هیچ مرجع قانونی حقیقی یا حقوقی نمی توانند نسبت به سلب هویت آنها رای دهند،و مهمتر آنها متعلق به هر کجا که زاده شدهاند می باشند.
دوم )تمایل دارم برای یکبار هم شده از خودمان بپرسیم چرا در نقد و نظرها همواره بیش از توان و فرصتهایمان عمل می کنیم؟!چرا باورهایمان به سهولت در افکارعمومی در پی نقدی و بر آورده نشدن تقاضایی فرو می پاشد! !؟از خویش بپرسیم توسعه نیافتگی محیط و دیارمان تا چه اندازه به بی تصمیمی ها و بد تصمیم گیریها و زود داوریها و نیز ناپایداری در عمل و رفتار فرهنگی و روش های گفتاری ما منوط بوده است! !؟آیا انهایی که در گذشته منتخب مردم بوده اند و مسولیتی داشتهاند حاضرند خودشان را شماتت کنند که در بی سامانی و بدسامانی جامعه شان نقش مستقیم داشته اند! !؟ ایا می توانند بگویند چه کسانی در مدیریت شهری گذشته ی زیرآب با خودخواهی ها و منم منم گفتنها، در نزد بخشی از جامعه و جوانان متهم به خود محوری و ناکام سازی توسعه نایافتگی اند! و از آنها به عدم توسعه و رشد نایافتگی یاد میشود! !؟شاخ و شانه کشیدن برای جامعه ی جوان شده ی شهر زیرآب که اثبات کنیم غیر از ما کسانی دلسوزتر نیستند و کسی بهتر از ما مصلحت مردم را نمی داندچیزی شبیه شوخی های از جنس بازار گرمی است! ،باید دانست که انتظارات مردم امروزه با ممارست شهروندان زیرآبی از دل صندوقهای انتخابات بدست می آید نه به روشهای دیگر. ….!.پیامها روشنتر از این منظر است که پس از پیروزی در انتخابات، علتهای ناکامی در برآورده نشدن دیدگاهها و برنامه ها، لزوما نباید به انکار کردن و ویران سازی روحیه و شخصیتهای ممتاز دیارمان، از کس یا کسانی بدنبال پهلوان میدان بی رقیب باشیم! !هیچکس مجاز نیست راه را گم جلوه دهد! راه و رسم جوانمردی جامعه ی سوادکوه متعلق به آداب و سنن و فرهنگ این دیار است که در جامعه ایرانی سرافرازانه پرچمش بالاست رسم جوانمردی نیست که مشارکت و اظهار نظر و نیز مدخلیت دادن نظرات صائب و کارشناسانه ی زیرآبی های مهاجر را احیانا در توسعه شهری بنوعی بچالش و دچار خدشه ی از نوع سلب هویت نماییدهرگز کسی در این زمینه هیچ اجازهای ندارد.
سوم) :این روزها و سالها تااوضاع و احوال به کاممان است به زمین و زمان ندا می دهیم که ما داشته هامان از سرآمدان و ویژگان و دانایان اینانند!
تا مشکلی پیش می آید بین ما و آنها حرفی می شود بگو و مگویی رخ می دهد در یک چرخشی عجیب لباس بزدلی بر قامتشان می پوشانیم تا هرگز نتوان دفاعی برایش متصور بود!! حکایت من اما ، شکایت از کسی نیست که بخواهد از مرد بزرگ دیارمان جناب علی اعظم اسلامی این دانای دانش حقوق که دست پاکی و نکته دانی و مدیریت او در شهرداری های مازندران در چهل سال اخیر بی مثال است!
می ماند تکریم از این شخصیت وارسته تا اینجانب به این اعتراف تن در دهم که باید سخن را در زمانش گفت و از بی سر و سامانی اوضاع و احوال ناخوش مدیریت شهری دیارمان در این مقطع از زمان ،که مردم با انتخاب جوان ترین اعضای مسوولان شهر توانستند برای تصمیمات سرنوشت ساز افق آینده شهر زیراب را روشن بنمایانند، بی تردید تجارب و نکته دانی و مشورت دهی شخصیت ممتاز و بی بدیل این مرد بزرگ به اعضای شورای شهر پایانی بر فخر فروشی ها و بی سامانی ها را رقم خواهد زد.
آن هایی که بنا به هر دلیل شورای منتخب جوانان شهر را به چالش می گیرند بپذیرند که مردم با نه گفتن ها و آری گفتن ها مسیر راه خویش را انتخاب کرده اند!حتما آیینه ی زلال(صندوق رای در این مصداق )، صادق ترین و بهترین دوست هست که چگونه راه حل جامعه توسط مردم پیشنهاد شده است؟!
و نیزچه کسانی خواست و نظر اکثریت جامعه…!نسخه های تاریخ مصرف گذشته برای مرد بزرگی که بی هیچ چشمداشت برای خدمت صادقانه و آبادی مردم دیارش همه تجارب ارزنده اش را تقدیم جوانان منتخب مردم هدیه می نماید یک دستاورد بزرگ و یک چشم روشنی و دلگرمی برای جوانان دیارمان هستند همه باید این فرصت و تجربه و تخصص و دانش و صداقتش را ارج بنهیم مردی که تمام زندگیش ساده زیستی و پاکدستی هست در عین اینکه بیشترین امکانات مادی در طول سالیان متمادی در حوزه های مالی در اختیازش بودموجب فخر مباهات همه ی سوادکوهی ها در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و اداری گردید و همه از او اینگونه یادمی کنند و چه عظمت و ثروتی از این بالاتر؟ ! ……قدر بدانیم از این داشته های خویش که فردا دیر خواهد بود. …
پدر شهید صادق اسکندری به فرزند شهیدش پیوست
به گزارش سوادکوه آنلاین، علی اسکندری، پدر بزرگوار شهید صادق اسکندری دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار فرزند شهیدش شتافت.
گفتنی است شهید صادق اسکندری 1344 در روستای فلورد پلسفید متولد شد.
در جبهه جنوب حضور یافت و 9 اردیبهشت 1365 در عملیات والفجر8 در منطقه فاو به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای روستای فلورد به خاک سپرده شد.
عدم حمایت مالی و دستمزد اندک هنرمندان مازندرانی را رنج میدهد
بهزاد خادمی هنرمند طنز مازندرانی: عدم حمایت مالی و دستمزد اندک هنرمندان مازندرانی را رنج میدهد
هنرمند طنز مازندرانی گفت: عدم حمایت مالی و دستمزد اندک، هنرمندان مازندرانی را رنج میدهد و منبع درآمد هنرمندان هم از طریق هنر است و بهخاطر تعهد و علاقه مردم، صحنه را ترک نمیکنند.
بهزاد خادمی امروز در گفتوگو با خبرنگار سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سوادکوهنیوز) و خبرگزاری فارس در شهرستان سوادکوه، با اشاره به اینکه فعالیت حرفهای خود را از سال 1378 با صداو سیما آغاز کرد و با شبکههای مختلف صدا و سیما در مسؤولیتهای مختلف همکاری داشت، گفت: سریال «روزگار تلخ و شیرین» در شبکههای جام جم، شما، یزد، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران پخش شد و به عنوان شخصیت طنز مورد لطف مردم مازندران هستم و مشغول برنامهریزی برای فعالیت در شبکه یک و سه هستم.
خادمی عدم حمایت حامیان مالی را از مهمترین موانع فعالیتهای برنامهسازی در مازندران ذکر کرد و با بیان اینکه امیدوارم تا مسؤولان و سرمایهگذاران در این زمینه برنامهریزی کنند، اظهار کرد: عدم حمایت مالی و دستمزد اندک، هنرمندان مازندرانی را رنج میدهد و منبع درآمد هنرمندان هم از طریق هنر است و بهخاطر تعهد و علاقه مردم، صحنه را ترک نمیکنند.
هنرمند طنز مازندرانی اظهار کرد: هنرمند نیاز به حمایت مسؤولان دارد و برخی هنرمندان به خاطر مشکلات مالی، شاگردی مغازه و مسافرکِشی میکنند.
نویسنده، بازیگر، تصویربردار و کارگردان مازندرانی که با بیان اینکه سریال «روزگار تلخ وشیرین» به کارگردانی آرش رمضانی از شبکه تبرستان پخش شد، گفت: سریال «روزگار تلخ وشیرین» به سفارش امور استانهای صدا وسیمای کشور ساخته شد و محتوای آن در ارتباط با مسائل اجتماعی، خانوادگی، خوداشتغالی، کمک به همنوع و انساندوستی است.
بازیگر نقشهای طنز تلویزیون با بیان اینکه سریال «روزگار تلخ وشیرین» در منطقه «گلیا» بندپی مازندران ساخته شد و فیلمبرداری آن در دو سال پیش انجام شد، افزود: تنها شخصیت طنز این سریال هستم که جوان عاشق خوانندگی و موسیقی و پسری پرانرژی همراه با شیطنتهای شیرین است.
وی با بیان اینکه کار، عار نیست ولی بهتر است از هنرمند در زمینه تخصصش استفاده کرد و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما برنامههای ما که استخدام این ادارات نیستیم را هم پذیرا باشند، گفت: سریال «روزگار تلخ و شیرین» در دهه کرامت در هشت قسمت از شبکه مازندران پخش شد و سریال «طنز گِزلاق» نیز در 15 قسمت برای هفتههای آینده پخش میشود.
قلعه کنگلو؛ عقابی که بر فراز آسمان مازندران با غرور، بال گشوده است
سفری کوتاه را به یکی از مناطق زیبا و باستانی مازندران آغاز کردیم. سفر به قلعه کنگلو که در نزدیکی روستای کنگلو بر روی صخرهای قرار دارد. قلعهای که برای رسیدن به آن باید از مناطق کمنظیری گذر کرد و به آسمان آبی نزدیکتر شد. قلعهای که گرچه قدمتی دیرینه دارد اما با بیتوجهی، رو به ویرانی پیش میرود.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، از جاده فیروزکوه سفر یک روزه ما آغاز شد، سفری کوتاه اما دلنشین به یکی از مناطق باستانی مازندران، سفر به قلعه کنگلو. قلعهای که در ۲۰ کیلومتری جنوبشرقی دوآب، شرق شهر پل سفید و در اراضی دهستان راستوپی و خطیرکوه، نزدیک روستای کنگلو جای دارد.
طرح و نقشه این قلعه منحصر به فرد است که نظیر آن در دیگر مناطق مازندران کمتر مشاهده شدهاست. قلعه کنگلو سپری در مقابل حملات ناگهانی دشمن بود که جنبه تدافعی آن بر سایر جنبهها ارجحیت داشت، گرچه برخی بر این باورند که این قلعه نیایشگاهی در عهد ساسانی بودهاست.
این قلعه به احتمال زیاد به دوره اسلامی مربوط است و تاریخ دقیق احداث آن به دلیل عدم دستیابی به شواهد و مدارک تعیینکننده، مشخص نیست.
برای رسیدن به قلعه ابتدا از ورودی خطیر کوه در دوآب وارد شدیم، مسیر سرسبز با کوههای برافراشته در مقابلمان قرار داشت، مسیری که گونههای گیاهی متنوعی را در خود جای داده است.
کوهها نیز استوار در اطراف جاده قرار دارند و انگار نظارهگر رفتوآمد رهگذران هستند، پس از طی مسافتی از سمت چپ جاده با گذر از پلی آهنی کوچکی وارد جادهای پُر پیچ و خم شدیم،جادهای که گویی پایانی ندارد.
هرچه پیش میرفتیم به آسمان آبی نزدیکتر میشدیم و انگار دستانمان به ابرهای روان در آسمان نزدیکتر میشد.
برای رسیدن به قلعه باید از کنار روستای امافت میگذشتیم، روستایی که درختان گیلاسش با میوههای سرخش خودنمایی میکرد و انسان را به توقف و سر زدن به اهالی روستا وادار میکرد.
برای گذری کوتاه وارد روستا شدیم و با اصرار یکی از اهالی، وارد خانهاش شدیم، خانهای کاملا روستایی که رنگ زندگی در درون آن موج میزد.
در وسط حیاط خانه، درخت بیدمجنونی قد علم کردهبود و از زیر آن جویی روان بود که از چشمهای در بالا دست از دل کوه جاری شده بود.
جوی کوچکی که مرغ و جوجههای صاحبخانه بدون ترس از مهمانان از راه رسیده، در آن بالا و پایین میپریدند و در سایه بیدمجنون، سرخوش از همه جا زیر آسمان آبی زندگی میکردند.
از حیاط خانه مرد روستایی، کوههای وسیعی هویدا بود و ابر بالای سرمان به هواخوری مشغول بود.
بوی نان محلی تنور زن روستایی نیز انسان را از خود بیخود میکرد و با نشستن کنار جوی خنک، انگار بر فراز ابرها نشتهای و زمین را نظاره میکنی.
با مهماننوازی این خانواده روستایی سرمان حسابی گرم شدهبود ومشغول خوردن گیلاسهایی بودیم که از درختان داخل حیاط برایمان آورده بودند که یادمان آمد ممکن است دیر شود و باید زودتر راهی قلعه شویم.
پس از مهماننوازیهای کمنظیر زن و مرد روستایی راهی قلعه شدیم. تا رسیدن به روستای کنگلو فاصله چندانی نبود، خیلی زود به روستای کنگلو رسیدیم، پس از پارک ماشین باید حدود نیم ساعت تا 45 دقیقه پیادهروی میکردیم تا به فراز قلعه میرسیدیم.
ابتدای راه شبیه دشتی پهناور بود که کمی بالا و پایین داشت. نسیم خنکی میوزید و حس بینظیری در درونمان پر و بال میگرفت.
بوته های گون نیز در گوشه و کنار به چشم میخورد و بوتههای ولیک و زرشک نیز خودنمایی میکرد.
کم کم به درختانی رسیدیم که بزرگتر از قدمان بودند و ما را در میان خود گرفته بودند، درختانی که راهی باریک از وسطشان عبور میکرد و مسیر رسیدن به قلعه را در خود جای داده بود.
در برخی قسمتها آنقدر انبوه درختان زیاد میشد که ترس گمشدن بر دلمان مستولی میشد اما مسیر مشخص بود و آسمان روشن، کم کم به پایین قلعه رسیدیم، ابهتی که از دور دست بر فراز صخرخ خودنمایی میکرد، اکنون از نزدیک کمتر میدرخشید.
قلعه بیشتر رو به ویرانی پیش میرفت و رنگ دستکاریهای انسان در آن بیداد میکرد، دیوارهای قلعه در حال فرو ریختن بود و به امان خدا رها شده بود، یادگاریهای ریز و درشت بر روی دیوارهایش به مانند زخمی بر پیکرش حک شدهبودند.
کاملا مشخص بود که قلعه خاطراتی افسانهای را در دل خود جای داده است اما با بیتوجهی، خاطراتش آرام آرام به دست باد سپرده شدهاست و رو به فراموشی حرکت میکند.
قلعه ساختی عجیب دارد و با مهندسی کمنظیری احداث شده است. برخی افراد قلعه را مانند عقابی میدانند که بال گشوده است و مغرور و باصلابت برفراز صخرهای ایستاده است، تا نگهبان آن منطقه باشد.
پس از بازدید از قلعه دو حس متضاد در دلمان جا خوش کردهبود، حس شادی به خاطر وجود همچین اثر کمنظیری در استان مازندران و حس غم به دلیل بیتوجهی به حفاظت از ان و کملطفی مردم در خصوص فرهنگ استفاده از آثار باستانی که دیوارهای آن را به تخته سیاهی برای دل نوشتههای خود تبدیل کردهبودند.
کاش برای حفظ این فرهنگی که ریشه در گذشته ما دارد بیشتر میکوشیدیم و آن را به منبعی برای افزایش گردشگری تبدیل میکردیم، نه اینکه این دژ استوار را به سمت ویرانی سوق دهیم.
صائمه یوسفی گلافشانی
فتح قله دماوند به یاد شهدای مدافع حرم مازندران+تصاویر
گفتنی است ارتفاع قله دماوند 5 هزار و 671 متر است و این ورزشکاران سوادکوهی این قله معروف به بام ایران را 2 روزه فتح کردند.
رحلت پدر معلم شهید شیمیایی سوادکوه
به گزارش سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سوادکوهنیوز) و خبرگزاری فارس از شهرستان سوادکوه، احمد اکبریالاشتی شبگذشته به دلیل کهولت سن و سکته دارفانی را وداع کرد.
وی که پدر شهید محمود اکبریالاشتی معلم شهید شیمیایی سوادکوه است در آخرین دوره شورای اسلامی شهر الاشت هم نامزد شد که انصراف داد.
شهید محمود اکبریالاشتی که معلم بود متولد 1337 است که در 4 اسفند 1364 در عملیات والفجر 8 در سن 27 سالگی بر اثر بمباران شیمیایی دشمن در منطقه «فاو» به شهادت رسید و مزار این شهید در شهر الاشت شهرستان سوادکوه است.
گنجی از تبار صالحان (شرحی بر زندگانی مرجع تقلید اهل سوادکوه)
همزمان با شانزدهمین سالگرد ارتحال مرجع عالیقدر شیعیان، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی قدس الله نفسه الزکیه، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّد امیری سوادکوهی از محققان و نویسندگان جوان شیعه، در مقاله ای به تجلیل و تکریم از مقام علمی و معنوی آن مرجع راحل پرداخته و ایشان را الگوی مناسبی برای مجامع علمی جهان اسلام معرفی کرد.
به گزارش شلمچه نیوز، این اندیشمند جوان در بخشی از این مقاله افزود: دفاع جانانه ی آیت الله العظمی صالحی مازندرانی از نظام اسلامی و تدریس دروس خارج مبحث ولایت فقیه در برهه ای از زمان های حساس که بسیاری از روشنفکرنماها در پی تخریب چهره ی خورشید درخشان ولایت فقیه بودند، برگ زرینی از ارادت خالصانه ی این زعیم عالیمقام به ساحت مقدس انقلاب و رهبری است که با وجاهت و احاطه ی علمی بالایی مقوله ی علمی آن را عالمانه بررسی و تبیین نمودند.
وی تأکید کرد:این عالم مجاهد بر این باور بود که روح نظام، «ولایت فقیه» است… و تلاش های زیادی بوده و هست برای اینکه این روح از نظام برود. جسد خالی و بی روح، دیگر تأثیری ندارد!
متن کامل این مقاله بدین شرح می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا امیرالمؤمنین والائمه المعصومین علیهم السلام؛ والحمدلله الذی رفع درجات العلماء بأن جعلهم ورّاث الانبیاء و نوّاب الأوصیاء و فضّل مدادهم علی دماء الشّهداء.
یکی از شاخصه های مهم کمال و اعتلای انسانیت بر اساس تعالیم نورانی قرآن و عترت ، مقام شامخ علم است که تمامی پیامبران و اولیای الهی همواره بر آن تأکید داشته و در ادیان ابراهیمی از آن بعنوان میراث ماندگار بشریت یاد شده و به وسیله آن حقیقت بر همگان آشکار و جهل و ظلمت بر تارک فراموشی سپرده خواهند شد.
در اهمیت و فضیلت مقام شامخ علم همین بس که خدای متعال تمامی پیامبران و جانشینان خود بر کره زمین را به ردای علم مزیّن و به سلاح ایمان و تقوا مجهز نموده است، تا بتوانند با دو بال علم و تقوا وارثان امین روزگار خویش گردند.
از آنجایی که در عصر تاریک غیبت موعود امم حضرت حجت بن الحسن العسکری ارواحنافداه بسر می بریم و از باب مدینه العلم زمان به ظاهر محرومیم، بر اساس توقیع مبارک «واماالحوادث الواقعه فارجعوافیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجه الله»[۱] می بایست به فقها و مراجع عالی مقدار مراجعه نموده و به آنان پناهنده شویم تا در حصن حصین ولایت نائبان عام حضرت از دین و دنیای خویش به نحو احسن بهره مند گردیده و در مسائل مهم به آنان رجوع کنیم.
در این بین از مرجعی امین و فقیهی صالح سخن به میان می آوریم که عمر با برکت خود را در خدمت اندیشه های صحیح و انگیزه های سالم سپری کرد و یک عالم با عملی بود که اندیشه های علمی و انگیزه های عملی داشت که تمام مقاطع دوران پر افتخار حیات شان ، سودمند و آموزنده بود.
شخصیتی بزرگ و وارسته ای از بیت شریف دیانت و روحانیت وفادار و مخلص به آستان برکت بار امامت و ولایت علی آل علی علیهم السلام، مبارز و مجاهد، زندان رفته ، زجر کشیده، دل به آخرت بسته، و از رخارف دنیا جان گسسته، فردی با فضیلت و کرامت شعار بود که از اعتبارات و افتخارات علمی خطه طبرستان خاصه منطقه علم پرور و عالم دوست و دیانت مدار سوادکوه می باشند. [۲]
از عالم مجاهدی سخن می گوییم که نزدیک به یک قرن معتکف کوی حضرت بقیت الله العظم ارواحنافداه و ریزه خوار سفره ی علم و فقاهت رئیس مذهب حقه ی جعفری حضرت جعفر بن محمّد الصادق علیهما السلام بود و از پهلوانان فقهی شیعه بشمار می رفت.
ابر مردی که با چراغ علم و بصیرت راه را می پیمود و در طول تاریخ زندگی پر فراز و نشیبشان، لحظه ای از مسیر سعادت غافل نشد و همواره خود را عبد کوی آل الله می پنداشت و در پیمان این منش تا آخر عمر گرانبهایش پایبند بود.
این فقیه دلداده کسی نبود جز مرجع فقید شیعه، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی قدس الله نفسه الزکیه.
تبیین زوایای زندگانی چنین شخصیت با عظمتی که به تعبیر مقام معظم رهبری مدظله العالی از جملهی ذخائر حوزهی علمیه و از حامیان و مدافعان صادق و صمیمی انقلاب، چه در دوران اختناق و چه پس از آن محسوب می شدند بسیار سخت و دشوار است و قلم از بیان آن ناتوان و سطرها از تحمل درک حقیقت آن عاجزند…، ولکن از ایشان آموختیم:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
مرجع راحل، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی قدس سره ، فقیهی مجاهد ، اندیشمندی خلّاق، حکیمی روشن ضمیر و دلداده ای دلسوخته در وادی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود که محضر علمی و معنوی آن عالم ربانی حلاوت غیر قابل وصفی را برای شیفتگان علم و فقاهت و روحانیت در بر داشت و خوشه چینان خرمن علمی و معنوی این فخر فقاهت ، «جنات تجری من تحتهاالانهار» که در قرآن کریم بشارتش را داده اند را در این دنیا از بوستان فقه و کرامتش درک نموده و هرکدام از شاگردان ایشان نیز چون نهری زلال و گوارا در اقصی نقاط ایران و دیار علویان، کویر دل های تفتیده ی ایتام آل محمّد علیهم السلام را با منشی نبوی سیراب نموده و اینچنین دنیا را برای عصر ظهور آراسته و آماده می سازند ، همانطور که خدای متعال فرمودند: «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».[۳]
شخصیت با عظمتی که تمام وجودش را عشق به مولایش امام زمان ارواحنافداه فراگرفته و همواره همگان را به آن عصاره ی قرآن و عترت فرا می خواند و می فرمود: «باید سعی کنیم با آن حضرت ارتباط معنوی داشته باشیم. طوری نباشد که حتی در مجالس هیچ سخنی از آن حضرت هم نباشد؛ بلکه علاوه بر این که هر روز و در هر مجلس باید به یاد امام زمان ارواحنافداه باشیم، باید سیره و روش آن حضرت را در زندگی مان پیاده کنیم و تا حدّ توان در عمل، با آن حضرت همگام شویم».[۴]
این فقیه مجاهد در سال ۱۳۱۲ شمسی در دیار عالم پرور مازندران و دارالولایه ی سوادکوه و در روستای لفور نفت چال در خانواده ای از تبار صالحان دیده به جهان گشود.
خاندان این مرجع فقید سابقه طولانی و درخشان در علم و تقوا دارند و از اجداد بزرگوارش می توان به ملّا صدوق، ملّا صالح، فرزند ملّا محمّد و ملّا صالح بزرگ نام برد که همگی از علمای وارسته و فرهیختگان پرهیزگار زمان خویش بشمار می رفتند.
وی از پنج سالگی مقیم کوی قرآن و عترت گشت و با حفظ آیات و روایات ، قدم های فطری و نورانی خود را با کمک پدرصالح و پرهیزگارش ملّا رحمت الله بر می داشت، تا آنکه در سن ده سالگی وارد جرگه ی مکتب علم و فقاهت امام صادق علیه السلام گشت و در ابتدای راه با نفس های نادره ی علم و اخلاق آن عصر، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ امان الله کریمی آلاشتی قدس سره در بابل ، شخصیت علمی و معنوی اش شکل گرفت و با نبوغ الهی که شامل حالش بود سالیان متمادی مراحل کمال و تحصیل مدارج علمی را از حوزه های علمیه ی مازندران ، تهران، مشهد و قم سپری نموده و از چهره های درخشان علمی زمان خود گشت.
او که از ستارگان درخشان دانشگاه امام صادق علیهم السلامِ عصر خویش بشمار می رفت ، دروس عالی حوزه را نزد بزرگانی چون حضرات آیات عظام حاج شیخ هاشم قزوینی ، سید حسین بروجردی؛ امام خمینی ؛ میرزا هاشم آملی؛ سید محمّد رضا گلپایگانی؛ علامه طباطبائی؛ محقّق داماد و … تلمذ نموده و در ضمن تعلیم به تعلم دروس عالیه حوزه مشغول بود.[۵]
هیچ گاه فرصت ها را از دست نمی داد…، آن چنان که در حوزه های محل زندگی اش شبانه روز به درس و مباحثه مشغول بود و حدود ۴۰ سال در حوزه علمیه قم به تدریس سطوح فقه و اصول و کلام و فلسفه و تفسیر و دیگر علوم اسلامی می پرداخت و کتابهایی نظیر کفایه الاصول، شرح تجرید الاعتقاد ؛ شرح منظومه ؛ نهایه الحکمه، اسفار ؛ خارج قضا، خمس، وکالت و کفایت و… تحریرالوسیله امام خمینی قدس سره را تدریس و از سال ۱۳۵۸ شمسی تا آخر عمر شریفشان به تدریس «خارج فقه و اصول» اشتغال داشت و بعضی از روزها را به تدریس «تفسیر قرآن» و «اخلاق» اختصاص و شاگردان فراوانی پرورش داد.
جلسات تفسیر قرآن آن عالم ربانی با الهام از روایات نورانی آل الله بر فروغ این خورشید درخشان می افزود تا آنجایی که محفل علمی ایشان زبانزد بزرگان آن عصر شده بود.
آیت الله العظمی صالحی مازندرانی با تلاش مجدّانه در تحصیل و تدریس، به تألیف هم مشغول بود و یافته های علمی دقیق خود را در موضوعات گوناگون با قلمی روان به رشته تحریر درآورد.
از آن عالم خدوم آثار ارزشمندی به یادگار مانده که از آن می توان به رساله توضیح المسائل؛ تقریر دروس خارج طهارت؛ تقریر خارج بیع و خیارات مکاسب؛ تقریر دروس خارج اصول از اول مباحث الفاظ تا آخر مباحث اصول عملیّه؛ دروس خارج طهارت تا اواخر مبحث نجاسات ؛دروس خارج بیع مکاسب؛ دروس خارج مبحث ولایت فقیه؛ دروس خارج مبحث انفال؛ دروس خارج مبحث خمس؛ دروس خارج قضا؛ درس هائی از وکالت؛ خارج بخشی از کفالت؛ دروس خارج اصول از اوّل مبحث الفاظ تا اوائل مبحث ظن و… اشاره داشت که نشان از عظمت علمی و تتبّع این عالم کم نظیر دانست و امروزه زینت بخش کتابخانه های بزرگ اسلامی در مجامع علمی دنیا می باشد و بزرگان علمی شیعه و سنی از آن بهره مند می شوند.
قلب عطوف و عاشق این عالم ربانی مملوّ از عشق به خاندان بیت رسالت علیهم السلام بوده و تولی و تبری در وجود مبارکش موج می زد و در سوگ آل الله سر تا به پا می سوخت و در غربت و مظلومیت عترت از چشمان مبارکش اشک جاری بود و در ایّام شهادت هر کدام از معصومین علیهم السلام محفل ماتم و عزا در بیت خود برپا می نمود و در دهه فاطمیه شور و حال دیگری داشت.
اشک و حزن آن عالم ولایی به گونه ای بود که آنچنان بر غربت و مظلومیت آل الله می گریست که شانه هایش حرکت می کرد و گونه ها و محاسن مبارکش از اشک خیس و از هق هق سوگواریش دیگران متأثر می شدند.
در اعیاد و موالید اهل بیت علیهم السلام نیز محفل شادی باعظمتی را برگزار می کرد و با اطعام و عیدی به میهمانان، دل های موالیان ولایی را به یاد ائمه معصومین علیهم السلام شاد می نمود.
از خصوصیات بارز این عالم ربانی عالم به زمان بودنشان بود.همانگونه که فرمودند:« العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس»[۶] ؛«عالمی که به اوضاع زمان و شرایط جامعه خود آگاهی داشته باشد، فتنهها و امواج بلاها بر وی هجوم نمیآورد» .
دفاع جانانه ی مرحوم آیت الله العظمی صالحی مازندرانی قدس سره از نظام اسلامی و تدریس دروس خارج مبحث ولایت فقیه در برهه ای از زمان های حساس که بسیاری از روشنفکرنماها در پی تخریب چهره ی خورشید درخشان ولایت فقیه بودند، برگ زرینی از ارادت خالصانه ی این زعیم عالیمقام به ساحت مقدس انقلاب و رهبری است که با وجاهت و احاطه ی علمی بالایی مقوله ی علمی آن را عالمانه بررسی و تبیین نمودند.
این عالم مجاهد بر این باور بود که روح نظام، همین «ولایت فقیه» است… و تلاش های زیادی بوده و هست برای اینکه این روح از نظام برود. جسد خالی و بی روح، دیگر تأثیری ندارد!
تا آنجا که با شروع مجدّد و اوج گیری نهضت امام خمینی قدس سره در سال ۱۳۵۶ شمسی، با صدور اطلاعیه ای به مناسبت حمله ددمنشانه رژیم منحوس پهلوی به حوزه علمیه قم، حمایت بی دریغ خود را از انقلاب بی نظیر امام خمینی و عشق سوزانی که به شخصیت والا و بی بدیل امام داشت، آشکار نمود.
در بخشی ازآن پیام آمده است: «… ای فقیه عالیقدر(خمینی) که عزم آهنین و اراده پولادینت در راه مبارزه با باطل و مدافعه از ساحت با جبروت اسلام خلل ناپذیر می باشد…؛ مرجعا! دوستان و شیفتگان کویت را همچون ابوذران صدر اسلام به دیار دور و نامساعد تبعید کردند و گروهی دیگر را همانند بلال و مجاهدان صدر اسلام شکنجه کردند و گروه سومی را یاسروار کشتند؛ همه این اعمال ناروا برای محو اسم تو و محو کردن شکوه و جلال تو و به فراموشی سپردن اعمال تو انجام دادند؛ لکن خدای تو، مکر آنان را به خودشان برگرداند و نقشه های شومشان را نقش بر آب کرد. آری و اللهُ خَیْرُ الْمکرین…».
آیت الله العظمی صالحی مازندرانی در جریان انقلاب اسلامی، در مسیر مبارزه علیه رژیم پهلوی از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد و نامش هماره در ذیل اعلامیه های جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دیده می شد و در پی فعالیت های سیاسی متعددشان در سال ۱۳۵۳ و ۵۴، دستگیر و زندانی شدند.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمت های مختلفی، چون دو دوره نمایندگی مجلس خبرگان رهبری از استان مازندران و حضور در مسئولیت قضاوت در برهه ای از زمان، در خدمت نظام جمهوری اسلامی بودند. علاوه بر این، هیچ گاه از تعلیم و تربیت و هدایت مردم در مسیر انقلاب غافل نبود و در مناسبت های مختلف با صدور اطلاعیّه و یا به حضور پذیرفتن اقشار مختلف مردم و بیانات و رهنمودهای سازنده، نقش مهمّی در رشد و تعالی و هدایت آن ها در این راه ایفا نمود.
شاخصه ی دیگر شخصیت والای این مرجع روشن ضمیر سخت کوشی و خستگی ناپذیری این مجاهد بود که هیچگاه و در هیچ یک از دوره از حیات طیبه اش دست از اهداف والایش بر نداشت و همواره با عزم پولادین خود در مقابل طاغوت و فرقه های انحرافی می ایستاد و بر اهداف و آرمان های الهی اش ثابت قدم بود.
وی در کمک به نیازمندان بسیار کوشا بود و با هر فردی که در جهت رفع نیاز به ایشان مراجعه می کرد، با کمال خوشرویی و سعه صدر برخورد می کرد و در رفع مشکل وی می کوشید.
صالحی مازندرانی از آنجا که خود طعم سختی را چشیده بود همواره انیس فقرا و ایتام آل محمّد علیهم السلام بود. وی در خاطراتش می نویسد:« ایّامی بر ما گذشت که امکان به دست آوردن نان، حتّی به اندازه رفع گرسنگی هم، فراهم نبود؛ امّا تحمّل آن برای کسانی که شیدای تحصیل علوم و معارف دینی بودند، چندان مشکل نبود».
استعداد سرشار و روح کنجکاوش به حدّی بود که از محضر استادی به محضر استادی دیگر حاضر می شد تا مراحل کمال و معرفت را با اخلاص طی کند.دقّت نظر وی به گونه ای بود که یکی از مدرّسان بزرگ حوزه، فرموده است: «من در عمرم طلبه ای دقیق النّظر مانند ایشان ندیدم.» این زمانی بود که به تحصیل درس منطق مشغول بود و با سؤال های پی در پی استاد را به اعجاب وامی داشت.[۷]
وی به گونه ای خود را با ادب اسلامی مزیّن نموده بود که هر کس با او همنشین می شد، به یاد خدا می افتاد و رنگ الهی می گرفت.
نقطه بارز شخصیت اجتماعی و اخلاقی آیت الله العظمی صالحی مازندرانی قدس سره، مردمی بودن و با مردم زیستن ایشان بود، بیشتر مردم مازندران و شیفتگان معارف اهل البیت علیهم السلام از اقصی نقاط کشور از هر طبقه و سلیقه با خصوصیات اخلاقی و معنوی ایشان آشنا بوده و از محضر مبارکشان بهره میبردند.
تمام اقشار جامعه از فقیر و غنی، پیر و جوان نزد او محترم بودند و دو خصلت تواضع و تکریم در این عالم ربانی برای کسی که برای بار اوّل با ایشان رو به رو میشد، به روشنی محسوس و مشهود بود.فوق العاده مهربان و خوش اخلاق بود و تمام وجودش را گذشت و ادب و مهرورزی فرا گرفته بود.
در مقابل بزرگان علم و تقوا احترام ویژه مینمود و بالاتر از آن برای شاگردان، استادی مهربانتر از پدر بود، آن چه از آیات و روایات میفرمود رعایت میکرد و با مشی نبوی، دین را تبلیغ عملی مینمود و از ارشاد و دلسوزی برای مردم در طول حیات با برکت خود دریغ نمیورزید و براستی قلب این مرد الهی و بزرگ، کانون مهر و محبت بندگان خدا بود، از اینرو، مردم نیز دوستی عمیق و احساسات درونی خود را درباره وی مبذول میداشتند .
آری! … ان الذین امنواوعملواالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّاً [۸]
آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، خداوند رحمان محبتشان را در قلوب مؤمنین جای میدهد.
سرانجام این عالم فقیه سرانجام در روز نهم شهریور ۱۳۸۰ برابر با ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۲۲ در زادگاهش بدرود حیات گفت و پس از تشییعی کم سابقه در ساری و سپس قم، در حرم مطهر کریمه اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.
اگر چه فرزندان فاضل و جلیل القدر این مرجع عالی مقدار هر کدامشان در مسیر نورانی پدر در افق های جهان اسلام می درخشند و شاگردان قدرشناسش نیز دنباله روی آن روشن ضمیرِ پاک سیرت در مسیر تعالی و تبلیغ درحرکتند، ولکن خورشید درخشان فقاهت به مغرب حزن انگیزش رسید و جهان اسلام را سیه پوش و داغدار خود کرد و در پناه عمه ی با کرامت سادات آرام گرفت.
در خاتمه اگر چه در این مجال نتوانستیم حقّ حقیقت را ادا کنیم و عاجز از آنیم که نمی از یم دریای عظمت علمی و معنوی آن عالم ربانی را در این صفحات و با قلمی ضعیف به یادگار گذاریم … و اگر چه قطره ی وجودی مان قادر به معرفی دریای بی انتهای این شاگرد برجسته مکتب امام صادق علیه السلام نبود، ولکن شایسته است نسل جوان ما خصوصاً طلابی که در پی رمز و راز موفقیت و اعتلای کمال در زندگانی طلبگی خویش هستند از سیره و منش عالمانه و عارفانه ی این بزرگمرد علم و فقاهت غافل نبوده و با تأسی از چنین شخصیت وارسته ای، ناهمواری های وادی علم و معنویت را بر خود هموار و شمع وجود آن عالم ربانی را چراغ راه خود در وادی علم و عمل قرار دهند.
امیری سوادکوهی
۲۴ شوال المکرم ۱۴۳۸ قمری ـ قم المقدسه
26 سال در فراق رنجبر صفری؛ الگوی پهلوانی و اخلاق
به گزارش سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سوادکوه نیوز)، رنجبر صفری در اردیبهشت سال 1342 در روستای کردآباد واقع در دو کیلومتری شهر زیراب متولد شد و با دوستانش در دوران کودکی و نوجوانی روی چمنهای روستا به کشتی میپرداخت و تمرینات خود را در سالن آزاد مهر و پلسفید که با محل سکونت وی حدود 20 کیلومتر فاصله داشت و شهرستان قائمشهر، ادامه داد.
خلق و خوی پسندیده و مصاحبت برادرانه با دوستان و ورزشکاران از ویژگیهای اخلاقی او بود.
در منطقه سومار و گیلان غرب دوران خدمت خود را در نیروی چریکی تیپ 55 هوابرد شیراز و در زمان دفاع مقدس گذراند و مورد اصابت ترکش قرار گرفت.
در نامهای که برای خانوادهاش فرستاد، نوشت؛ الان ما در 400 متری نیروهای عراق هستیم، شبها را در کانال میخوابیم و روزها را در سنگر آماده نبرد میباشیم، ما درست در روبروی شهر کرکوک عراق هستیم و در خط مقدم جبهه با صدامیان کافر میجنگیم.
وی در همان سال در مسابقات کشتی یگانهای ارتش در وزن 62 کیلوگرم شرکت کرد و به مقام دوم ارتش ایران دست یافت.
بعد از دوران سربازی بهطور جدی تر تمرینات خود را ادامه داد و در مسابقات مختلف قهرمانی استان و قهرمانی کشور و در نهایت جهانی شرکت کرد.
در طول دوران ورزشی کشتی مقامهای والایی دست یافت که دستیابی به 18 مدال قهرمانی نمونه آن است.
شادروان رنجبر صفری دارنده چهار دوره قهرمانی کارگری در اوزان 68 و 74 کیلوگرم بود و در مسابقات کشتی آزاد قهرمانی ایران مقام اول را کسب کرد.
وی در سال 1369 به همراه کشتیگیران کارگری ایران برای مسابقات جام میلیونی ایتالیا انتخاب شد.
شادروان صفری در ایتالیا یکی از چهرههای درخشان این مسابقات بود که بهترین پیکار او را در مقابل کشتیگیر سرشناس آمریکا به نام استفن اسمیر یاد کرد که با نتیجه شش بر دو به پیروزی رسید و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را در بلندای آسمان ایتالیا برافراشت و با سرافرازی به میهن خود بازگشت.
رنجبر صفری که با تواضع و فروتنی در حال توزیع کارتهای عروسی خود بود در 14 تیر ماه 1369 در منطقه سیدآباد زیراب در حادثه تصادف و در سن 27 سالگی جان سپرد.
روحش شاد
بیستونهمین سالروز شهادت سردار کمیل ایمانی
وی از کتابخانه عمومی شهر زیراب که با نام سردار کمیل ایمانی نامگذاری شد برای برگزاری این مراسم با همکاری حوزه مقاومت امام علی(ع) تقدیر کرد و افزود: برگزاری مراسمهای ویژه شهدا موجب عاقبتبهخیری میشود.
قدس شریف ساحل زیبایی ظهور
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان سوادکوه، قدس شریف در قفس و آتش یهود شعری به مناسب روز جهانی قدس از شاعر شعرهای مذهبی، ولایی مازندران مجید امیری سوادکوهی سروده شد.
*آتش بپا شده گویا دلی شکست و نخفت
از بس گرفته گلویش از بغض و گریه نگفت
*هِق هِق کنان ز خانه و کاشانهاش برفت
گویا ز حملهی گرگان غم از غمش شکفت
*قدس شریف در قفس و آتش یهود
تقدیر عاشق است به تسلای دل بگفت
*قدس شریف سوره ی اِسرای خاتم است
دریای رحمتش غمِ دل از گِلش بِرُفت
*قدس شریف مظهر والفتح دل شود
این مژده را خامنهای از دلش شِنُفت
*فرمود تا دو دهه خاک و خون شود
شیطان و اهرمن ز فلسطین روند به جفت
*قدس شریف ساحل زیبایی ظهور
نابود صهیونیست شود، غم در دلش نهفت
سروده: مهندس مجید امیری سوادکوهی
پدر شهید کاظم خلیلمهر به فرزند شهیدش پیوست
به گزارش سوادکوه آنلاین، حاج عابدین خلیلمهر، پدر بزرگوار شهید کاظم خلیلمهر دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار فرزند شهیدش شتافت.
گفتنی است شهید کاظم خلیلمهر 5 مهر 1343 در پلسفید متولد شد.
در جبهه غرب حضور یافت و 19 دی 1363 در سردشت به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای پلسفید به خاک سپرده شد.
حقیقت دین در ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است
به گزارش شلمچه نیوز، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّد امیری سوادکوهی از چهره های سرشناس علمی جهان اسلام و از اندیشمندان و نویسندگان جوان شیعه، همزمان با ایام شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام در گفتگویی با خبرنگار ما در مؤسسه علمی تحقیقاتی الامام المهدی علیه السلام در شهر مقدس قم، با اشاره به مقام والای امام علی علیه السلام به تشریح ولایت کلیه و الهیه اوّلین پیشوای مسلمانان جهان پرداخت و با بررسی مقام شامخ ولایت به اثبات حقانیت امام علی علیه السلام در تمامی کتب آسمانی گفت: سخن در باب حقانیت مقام شامخ علوی تمام است و ما در هر برهه از مقاطع زمانی این موضوعات علمی را به نخبگان علمی و ادیان و مذاهب ارائه نمودیم و به آنها گفتیم:
خیر دنیا و آخرت در تبعیت از ولایت است.در این امر بزرگان وهابیت با فحاشی و بی ادبی از مناظرت و مکاتبات علمی ما فرار کردند و حقیقتاً بزرگان و تئوریسین های وهابیِ گروهک های معاندی چون داعش و…جرأت مناظره علمی با ما را ندارد.
وی تأکید کرد: بر اساس احادیث صریح قدسی ، خدای متعال، ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را حصن حصینی در دنیا و آخرت قرار داده که در بُعد اخروی اش رسول اعظم خطاب به مولای عالم فرمودند : یا علی ! جبرئیل به من بشارت داد از ناحیه خدای عالمیان که فرموده است ای محمد ! بشارت و مژده بده به برادرت علی که من کسی را که ولایت تو را داشته باشد عذاب نمی کنم و رحم نمی کنم به کسی که علی را دشمن بدارد .
مؤلف کتاب اتمام حجت با اشاره به تشریح شخصیت والای امام علی علیه السلام در کتب آسمانی گفت: در کتب مقدس پیشین ، به آمدن خاتم پیامبران ، حضرت محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و جانشین وی حضرت علی بن ابی طالب علیهماالسلام ، بشارت داده شده اما مخالفان اسلام ، نمی خواهند این حقیقت را آشکار کنند. بلکه در از بین بردن آن بسی میکوشند. مثلا در انجیل ، صحیفه غزل الغزلات ، چاپ لندن ، سال ۱۸۰۰ میلادی ، باب ۵ ، آیه ۱ ـ ۱۰ ، سخنانی از حضرت سلیمان علیه السلام راجع به پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله و سلم و امیرالمؤمنین علیهالسلام به طور غیرصریح دارد تا در آخر ، صریحا می فرماید: خلو محمّدیم (او دوست و محبوب من ، محمّد است). ولی از انجیل هایی که بعد از سال ۱۸۰۰ میلادی چاپ شده ، جمله “خلو محمدیم” حذف گردیده است و همچنین لفظ ایلیا یا ایلی یا آلیا که در کتب مقدّس پیشین ذکر شده ، مخالفان حقّ ، می کوشند ثابت کنند که مراد از آن ، خدا یا الیاس یا مسیح یا یوحنّا است نه حضرت علی علیه السلام.
وی تأکید کرد: ناگفته نماند که بعضی از روحانیان با انصاف مسیحی که درباره ایلیا یا ایلی یا آلیا تحقیق کرده اند و از زندان تعصّب رهایی یافته اند ، حقیقت امر را بیان نموده اند.
این محقق برجسته در ادامه افزود: نام مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در زبور داوود علیهالسلام نیز چون خورشید می درخشد. داوود علیه السلام از متولد شدن امیرالمؤمنین علیهالسلام با صراحت و دقت در جزئیات ، خبر می دهد. در کتابش آمده: «اطاعت آن بزرگواری که ایلی نام دارد ، واجب است و فرمانبرداری از او همه کارهای دین و دنیا را اصلاح می کند. آن شخصیت والامقام را “حدار” (حیدر) نیز میگویند ، او دستگیر و مددکار بی کسان و شیر شیران باشد. نیرو و قدرتش بسیار و تولدش در “کعابا” (کعبه) خواهد بود. بر همه واجب است که دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعتش کنند. بشنود هر که گوش شنوا دارد ، بفهمد هر که عقل و هوش دارد ، بیندیشد هر که دل و مغز دارد ، که چون وقت بگذرد ، دوباره باز نمی گردد.»
استاد برجسته حوزه و دانشگاه تأکید کرد: حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام با آن جلالت قدری که دارد وقتی که انوار شیعیان اهلبیت علیهم السلام را دید که مانند ستارگان درخشان اطراف آفتاب و ماهتاب ولایت را گرفته اند از خدا خواست که او را از جمله شیعیان علی علیه السلام قرار دهد. چنانچه در تفسیر سوره الصافات ضمن آیه ۸۳ “وَ انّ مِنْ شیعتِهِ لابراهیمَ” (و بدرستی که از شیعیان او ابراهیم است) رسیده است.
وی با بیان ذکر نام امیرمؤمنان در تورات تصریح کرد: در روایتی آمده است که فردی یهودی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام سؤال میکند که اسم محمَد پسر عموی شما و اسم شما و فرزندانتان در تورات چیست؟ حضرت در پاسخ به آن یهودی فرمود : «در تورات اسم محمد صلی الله علیه و آله «طاب طاب» و اسم من «ایلیا» و اسم فرزندانم «شبّر و شبیر» می باشد » یهودی با شنیدن این پاسخ ، بلا فاصله مسلمان شده و شهادتین را بر زبان جاری می کند و پس از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت به وصایت و ولایت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام می دهد.
وی در خاتمه با برشمردن یکی از فضائل بی همتای امیرمومنان علی علیه السلام به نام حدیث سد الابواب به تبیین یکی دیگر از مناقب اولین وصی خاتم پرداخت.
وی افزود: وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله مسجد مدینه را ساخت ، منزل هائی در کنار آن بنا نهاد که زنان خویش را در آن مسکن داد ، برای علی بن ابیطالب علیه السلام نیز منزلی در کنار منزل خود ساخت، یاران آن حضرت نیز هر یک حجرهای ساخته و ساکن شدند ، درهای همه آن منازل به مسجد باز میشد و آنها به خانههای خویش از مسجد رفت و آمد میکردند.
از جانب خدا وحی آمد که بجز در منزل رسول خدا و در منزل علی بن ابیطالب باید همه درها گرفته شود ، به دنبال این فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
سُدّوا هذه الأَبواب إلاّ باب علیّ ؛ یعنی: همه این درها را بگیرید مگر باب علی بن ابیطالب را ، مردم در این باره به گفتگو برخاستند حضرت در میان قوم بپاخاست ، بعد از حمد و ثنای خدای متعال فرمود: من از طرف خدا به گرفتن و بستن این درها بجز باب علی بن ابیطالب مأمور شدهام ، و شما پشت سر من گفتگو کرده اید ، من از پیش خود نه چیزی بستهام و نه باز کردهام ، لیکن به چنین کاری مأمور شدم و اطاعت کردم.
پس از بیانات رسول خدا صلی الله علیه و آله همه درها گرفته و بسته شد. بجز دری که امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد داشتند.
سوادکوهی افزود: شیعه و عامّه (اهل تسنن) در این قضیه اتفاق دارند و آن از مناقب منحصر به صدیق اکبر امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خانواده اوست که مشمول «أَذهبَ اللّه الرّجسَ و طهرّهم تَطهیراً» بودند.
خلاصه ی امر اینکخ حقیقت دین در ولایت امیرالمؤمنین خلاصه شده است و همگان می بایست تبعیت از این مقام والای الهی کنند.
لینک کوتاه مطلب : http://www.shalamchenews.com/?p=53257
مردم زیراب در انتظار تغییر
پس از گذشت قریب به 20 سال شنیدن وعدههای احیای زغالسنگ البرز مرکزی به عنوان قطب اقتصادی منطقه سوادکوه و یا حتی استان مازندران، مردم شهرهای اطراف آهسته آهسته رخت تفکر نجات آنرا از تن خویش درآوردند و ناامید از بارورشدن اقتصاد منطقه در انتظار تغییر معیشت خویشند. آنان که دل در گرو این تغییر دارند، ابتدا به زدودن خاک باورهای تکراری سالهای دور پرداخته، و با رها کردن این خواسته – احیای زغالسنگ البرز مرکزی – به عنوان ابزار اخذ آرای بالا از منطقه سوادکوه توسط بعضی عزیزان ، روزگار را به امید روزهای خوش سپری می نمایند .
لیکن وقایع و اتفاقات ناخواسته این سالها میتواند نقطهی عطف مردم سوادکوه خصوصا شهر زیراب باشد چرا که بسیارند متفکرانی که آرزو میکنند،کاش کشورمان از ذخایر نفت و گاز بی بهره بود تا تا ماهم میتوانستیم مانند خیلی از کشورهای پیشرفته با ایجاد صنعتی کارآمد زمینه رشد میهن و مردم عزیزمان را فراهم کنیم .
پس از اتفاق مبارک 29 اردیبهشت و خلق حماسه توسط مردم غیور شهر زیراب می توان با تحلیل نتایج حاصل تغییر را در خواست مردم مشاهده کرد و اگر این مهم با همت مسئولان و مدیران شهری زیراب همسو شود، شاید در آیندهای نه چندان دور بتوان این روز را برترین روز مردم شهرم ، روز زیراب نام نهاد.
بهتراست پرده ها را کنار بزنیم و از دریچه شفاف واقعیت، نگاهی عمیق به وضعیت موجود شهرمان داشته باشیم و چه زیباست اگر اینچنین بنگریم که شهر ما فقط شهر نارسائی ها نیست. لیکن خردهای نیست به مردم شهرم اگر چه در گفتمان روزانه خویش آن را به دهکدهای تشبیه کنیم. پس بیاییم با تغییر در نگرشمان اینگونه بنگریم که این دهکده ، دنیای همشهریانمان است که متاسفانه به امید رفع مشکلات توسط مسئولان تنها دست به دست شده و کسی توانمندیهای آنرا ندیدهاست. گویا هیچگاه به معنای واقعی مدیریت درستی نشدهاست..
باید باور داشت توسعه و پیشرفت روزافزون این شهر زائیده تفکرات و اندیشه مدیرانی مدبر و آگاه و همراهی مردم فهیم سرزمین سبزمان خواهد بود .
شهر زیراب به واسطه موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی با طبیعتی بینظیر و بکر و نیز یکی از منحصر به فردترین شکلگیری شهری در جهان با قرارگیری در یکی از مسیرهای اصلی شمال کشور سالانه پذیرای تعداد قابل توجهی از مسافران و گردشگران شمال کشور می باشد که متاسفانه با بی تدبیری یا عدم آگاهی بعضی مسئولان تنها پیامد آن تحمیل ترافیک سنگین به مردم شهرمان بوده است .
امروزه گردشگری و توریسم را با پیشوند صنعت خطاب میکنند چرا که از هر نظر در تعاریف صنعت جای دارد صنعت گردشگری، صنعتی پویا و رقابتی است که نیاز به توانایی هایی دارد که شهرستان سوادکوه و شهر زیراب در این زمینه بسیار بسیار توانمند است . بعد اقتصادی صنعت توریسم آنقدر مهم است که سازمان جهانی گردشگری (WTO) UNWTO) مدعی است گردشگری، اخیرا بزرگترین صنعت در جهان با درآمد سالانه بیش از سه تریلیون دلار می باشد .
مدیران شهرهای گردشگری جهان یا با تمام توان با ارائه امکانات بسیار عالی مقصد گردشگران خواهند شد یا تمام توان خویش را بکار می برند تا اگر در مسیر مسافرت گردشگران قرار بگیرند و با فراهم نمودن امکانات ویژه رفاهی از این صنعت عظیم بی بهره نمانند .
حال آنکه ما علیرغم داشتن بهترین منابع جذب گردشگر به عنوان مقصد نهایی نه تنها مطرح نیستیم حتی با عیور سالانه چندین میلیون مسافر از شهرمان حتی از این موهبت هم چشم پوشی کردهایم .
پوریا محمودیان کارشناس معماری و پژوهشگر میراث فرهنگی
اعلام اسامی منتخبین شورای شهرهای پلسفید، شیرگاه، زیراب و آلاشت
به گزارش سوادکوه آنلاین، آمار غیررسمی منتخبین شوراهای اسلامی شهرهای شهرستانهای سوادکوه و سوادکوهشمالی از منابع مختلف به دست رسید که با تایید مسؤولان مرتبط هم همراه بود و در حال تکمیل فرآیند قانونی است.
بر طبق اسامی اعلام شده برای شهر آلاشت؛
١- جمشيد ابراهيم نژاد
٢- جمشيد پهلوان
٣-اسفنديار قاسم پور
٤- سهراب نعمتي
٥- حسین رشیدی
و برای شهر زیراب؛
1- سعید قلی نژاد
2- احسان رضایی
3- نرگس قهاری
4- علی سبحانی
5- محمدحسین بزرگی
و برای شهر شیرگاه؛
1-کمال علینژاد
2-احمدعلی خانگلی
3-عارف جعفرنژادا
4-شاهپور سلیمانی
5-علی مصطفوی
و برای شهر پلسفید؛
1-مهرعلی قدیری
2-ولیالله ستاوند
3-داوود محسنی
4-فریدون پورمند
5-فرزاد درزیخلیلی
به پنجمین شورای اسلامی شهر راه یافتند.
اختلاف سلیقه نباید به هتکحرمت منجر شود
به گزارش سایت خبری تحلیلی اخبار سوادکوه(سوادکوه نیوز)، عبدالجواد توحیدیمقدم صبح امروز در جمع اعضای شوراهای اسلامی شهرستان سوادکوه با اشاره به اینکه شوراها به عنوان عقلای قوم و گلچین شهرستان محسوب میشوند، از زحمات آنان تقدیر و اظهار کرد: باید آستانه تحمل خود را بالا ببریم و برای دستیابی به این هدف ممارست کنیم.
وی با اشاره به اینکه اعضای شوراهای اسلامی بدون چشمداشت در شوراها فعالیت میکنند، شوراها را نهادهای اجتماعی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیریها توصیف کرد و افزود: باید از ظرفیت شوراها استفاده کنیم و شوراها بزرگترین فعالیت مشورتی کشور محسوب میشوند و میتوانند با نظرات کارشناسی خود تأثیرگذار باشد.
فرماندار سوادکوه با بیان اینکه اگر شوراها با نظرات کارشناسی خود در روند توسعه جامعه تأثیرگذار باشند شاهد رونق و توسعه هستیم، خاطرنشان کرد: اولویت فردی، گروهی و جناحی در فعالیت شوراهای اسلامی باعث به حاشیه رفتن شوراها شود.
توحیدیمقدم بر لزوم آموزش مناسب برای شوراها و دهیاران تأکید و اظهار کرد: با آموزش مناسب میتوان از ظرفیتهای شورای اسلامی شهرها و روستاها استفاده بهینه کرد و آموزش حقوق اجتماعی باید در اولویت قرار گیرد تا به اهداف مختلف شوراها دست یابیم.
وی با اشاره به اینکه در مدت 1.5 سالی که در شهرستان سوادکوه حضور داشت، شاهد فضای مناسب مربوط به فعالیت شوراها بود، افزود: اختلاف سلیقه نباید به کف خیابان و هتکحرمتها و دستهکشیها منجر شود و شوراها، رقیب و هووی دستگاههای حاکمیتی نیستند و دستگاهها از شوراها دعوت کنند و شوراها هم باید در چارچوب قوانین عمل کنند.
فرماندار سوادکوه کسب رتبه سوم شورای اداری شهرستان سوادکوه در استان مازندران را با تعاون و همکاری شهرستانی ذکر کرد و یادآور شد: رتبه برتر شهر پل سفید در خدمات سفر استان و رتبه اول امداد و نجات سوادکوه در استان و کاهش تعداد کشتهشدگان محور سوادکوه در نوروز از 6 کشته سال گذشته به یک کشته را شاهد بودیم.
این مسؤول با تأکید بر اینکه باید به قانون احترام بگذاریم به عدم احراز صلاحیت برخی کاندیداها اشاره کرد و گفت: عدم احراز صلاحیت به معنای «بد بودن فرد» نیست و قوانین شوراها با قانون استخدامی و قوانین دیگر متفاوت است و فرد میتواند در مسؤولیتهای دیگر، فعالیت کند.
توحیدیمقدم به دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد لزوم حضور در انتخابات اشاره کرد و با بیان اینکه انتخابات مانور سیاسی و گفتمان گسترده برای تعیین مدیریت و سرنوشت کشور است و مردم برای سرنوشت خود رأی میدهند و مسؤولیت را بر دوش مسؤولان قرار می دهند، خاطرنشان کرد: حضور پررنگ در انتخابات در اولویت است و سلامت انتخابات، امنیت انتخابات، رقابت سالم و کیفیت انتخابات باید مورد توجه باشد.
وی در پایان گفت: مردم در انتخابات، گلچین و خوبچین کنند و بهترینها را برای انتخابات پیشرو تعیین کنند.
پدر شهید بهزاد رستمی به فرزند شهیدش پیوست
به گزارش سوادکوه آنلاین، حاجپرویز رستمی، پدر بزرگوار شهید بهزاد رستمی دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار فرزند شهیدش شتافت.
گفتنی است شهید بهزاد رستمی 22 دی 1340 در پلسفید متولد شد.
در جبهه حضور یافت و 1 مهر 1361 در دزفول به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای پلسفید به خاک سپرده شد
منتخبان دومین جشنواره شعر تبری «نوج» در سوادکوهشمالی معرفی شدند
جابر خانلری عصر امروز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در شهرستان سوادکوهشمالی با اشاره به برگزاری مراسم اختتامیه دومین جشنواره شعر تبری «نوج» با حضور معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران و فرمانداران شهرستانهای سوادکوه و سوادکوهشمالی، گفت: دومین جشنواره شعر تبری «نوج» در تالار پل شاهپور شیرگاه سوادکوهشمالی برگزار شد.
دبیر دومین جشنواره شعر تبری «نوج» با بیان اینکه توسعه شعر تبری و قدردانی از شاعران این حوزه از مهمترین اهداف برگزاری این جشنواره بود، افزود: در جشنواره شعر تبری «نوج» از 2 پیشکسوت شعر تبری حجت الله حیدری و رحمتالله حسن پور قدردانی شد.
وی با بیان اینکه 297 اثر از 105 شاعر تبریسرا به دبیرخانه جشنواره «نوج» ارسال شد، خاطرنشان کرد: برخی از ملاکهای ارزیابی از شعر شاعران تبریسرا که در اختیاز داوران قرار داشت مربوط به روانی زبان، ساختار شعر، خیالانگیزی و نوآوری بود.
خانلری از انتخاب برگزیدگان دومین جشنواره شعر تبری «نوج» اشاره کرد و با بیان اینکه به دلیل عدم کسب امتیاز لازم اشعار توسط هیأت اجرایی و داوران، دومین جشنواره شعر تبری “نوج” نفر اول ندارد، اظهار کرد: مسعود بنیشیخالاسلامی از ایزدشهر، حسین کاظمی از محمودآباد، نرگس زارع از گرگان، کاظم صداقتی از لفور سوادکوه، مبین اکبرنڑاد از زیراب سوادکوه، بهروز رستگار از قائمشهر، محمد حبیبی از آمل، سیداسحق فاطمی از تنکابن، اسماعیل صادقی از نور به عناوین برتر دست یافتند.
دبیر دومین جشنواره شعر تبری «نوج» به تقدیر از رضا کولائی از ساری، رؤیا(فاطمه) اسداللهی، حامد رمضانی از نور و عمران اصغری از پل سفید سوادکوه در دومین جشنواره شعر تبری «نوج» اشاره کرد و گفت: برنامهریزیی برای برگزاری سومین جشنواره شعر تبری «نوج» در بهار سال 1397 و به میزبانی فرمانداری شهرستانی که تقاضای میزبانی و داشتن شاخصهای مورد نظر را داشته باشد، برگزار میشود.
خوره» شهرگرایی منفی در توسعه سوادکوه
علاقه به شهر یا روستایی که در آن متولد شدیم بیانگر رفتار متعارف از شخصیت فرهنگی و اجتماعی است ولی مانند هر موضوع دیگر، هنگامی که در مسیر افراط و تفریط قرار گیرد دارای آسیبهایی میشود که به آن صدمه میزند.
«خوره» نام بیماری جسمی و نیز روانی است که در بیماری جسمی تا دهها سال خود را نشان نمیدهد ولی به تدریج باعث تخریب میشود و از نظر روانپزشکی نیز «اختلال یکپارچگی حسی» است که با تعمیم آن به فضای اجتماعی و فرهنگی، میتوان آن را یکی از موانع توسعه پایدار نام برد.
* شهرگرایی یا روستاگرایی منفی
شهرگرایی یا روستاگرایی منفی به آن معنا است که رشد و توسعه شهر یا روستای خود را در اولویت قرار دهیم و این اولویتدهی به قیمت هزینه از شهرهای مجاور و اعتقاد به قانون “هدف، وسیله را توجیه می کند” مورد توجه قرار می گیرد که اگر این رقابت ناسالم در درون یک شهرستان باشد، عمق خسارتبار بیشتری را به همراه دارد.
شهرگرایی یا روستاگرایی در شهرستان سوادکوه از زمان ایجاد بخشداری در آن که از بخشهای شهرستان قائمشهر محسوب میشد و سپس به فرمانداری ارتقاء یافت و تاکنون، ادامه دارد.
تأسیس بخشداری و فرمانداری سوادکوه با اما و اگرهای جغرافیایی درباره مکان استقرار آن آغاز شد و این گلهگذارها هر سال ابعاد دیگری بر خود گرفت.
استقرار ادارات و نهادها و انتخاب مدیران با تأسیس فرمانداری شهرستان سوادکوه در سال 1359 همراه بود که مخالفها و حمایتها از آن در شهرهای زیراب و پلسفید با حضور مردمی ابعاد دیگری بر خود گرفت و این روند با تأثیرگذاری بر بودجهها، اعتبارات و تجهیزات تداوم یافت.
ایجاد فرمانداری به رقابتهای سیاسی و اجتماعی شهرستان سوادکوه شدت بخشید و در لایههای مختلف ریشه دواند.
تلاش برای توسعه شهر خود با ندیده گرفتن شهرستان از مسیرهایی است که روند دستیابی به توسعه را با موانع مختلف و جدی روبهرو میکند و این دیدگاه با شدت و ضعف در شهرستان وجود دارد و نادیدن واقعیت به معنای نبود آن نیست و باید با پذیرش مشکل شهرگرایی منفی در شهرستان سوادکوه بهدنبال حل آن گام برداشت.
*زیر سؤالرفتن شخصیت جمعی شهرستانی
انسجام جمعی نقش اساسی در پیشرفت دارد و کمرنگبودن آن، خود را در ابعاد مختلف نشان میدهد که خروج طرحهای بزرگ اقتصادی، عدم تخصیص بودجههایی که میتوانست چهره شهرستان را تغییر دهد ولی طرح موردنظر با تنش اجتماعی و سیاسی روبهرو میشد و شخصیت شهرستانی و جمعی را زیر سؤال برد و میراث آن که بیکاری و ضعف جدی در ابعاد توسعه است برای سوادکوه باقیماند و اگر تداوم یابد برای آیندگان باقی میماند.
مردم شهرهای زیراب و پلسفید با اندکی کنکاش و بررسی نسبتهای نسبی و سببی دارای ارتباطهای فامیلی بدون واسطه و یا باواسطه معدود هستند که این موضوع جنبه مناسبی برای در اقلیتقراردادن سازهای ناکوک توسعه شهرستان سوادکوه است که قصد دارند با تقویت اختلافها، به منافع محدود خود دست یابند و توسعه کلان شهرستان را فدای اهداف شهری یا بخشی خود قرار دهند و البته در این موضوع عدهای نادانسته گام برمیدارند که باید با فعالیتهای فرهنگی مناسب به سطح قابل قبول برای ایجاد قبح فرهنگی و اجتماعی اولویت قراردادن اجزای شهرستان سوادکوه بر کلیت آن دست یابیم.
تصمیمهای گذشته مانند استقرار فرمانداری و یا ادارات و نهادها را باید به گذشته سپرد و صرف انرژی برای تأسیس فرمانداری یا بخشداری جدید با توجه به تعداد جمعیت و نسبت جمعیتی و نیز تقلیل افق دید به منافع زودگذر و عدم برنامهریزی کلان و آیندهنگرانه با محوریت شهرستانی باید جای نگاههای ضعیف شهرگرایی را بگیرد و از توسعه هر کدام از شهرها و روستاهای شهرستان و یا ارتقای نیروهای انسانی همشهرستانی در مناصب جهانی، ملی، استانی و شهرستانی خوشحال شد و از آنان برای توسعه شهرستان استمداد طلبید و این کلیدواژه که «توسعه شهرستان سوادکوه در گرو توسعه شهرها و روستاهای آن به صورت متوازن است» باید در اولویت قرار گیرد.
* شهرگرایی منفی در سوادکوه بهعنوان یکی از کلیدواژههای توسعهنایافتگی
اصرار بر استقرار واحدهای تجاری، فرهنگی و خدماتی در شهر فلان و در صورت رد آن از دیدگاه کارشناسان ملی و استانی، اجرای گزینه خروج از شهرستان و تأکید افراطی بر این دو گزینه و عدم اندیشیدن بر گزینههای دیگری که منافع شهرستان در آن دیده شود از دردهای عمیق سوادکوه در توسعهنایافتگی است که بارها در سوادکوه رخ داده است و مدیران و کارشناسان دیگری از شهرها یا شهرستانهای دیگر هستند که بهراحتی آن طرحها را در منطقه خود مستقر میکنند و از منافع برکاتی که نظام اسلامی در اختیار آنان قرار داده است، بهرهمند میشوند و مسؤولیت اخلاقی و وجدانی بیکاری جوانان و ناهنجاری مختلف بر عهده افراد دخیل در آن است و معتقدم شهرگرایی منفی در سوادکوه بهعنوان یکی از کلیدواژههای توسعهنایافتگی است.
*برخی نمونههای شهرگرایی منفی
ساخت دانشکده فنی و ساخت کتابخانه استاندارد با اعتبار حدود 8 میلیارد تومان در دولت گذشته و دهها طرح و برنامه در سالهای گذشته که با استقرار شهرستان آغاز شد به عنوان زخمهایی است که شهرگرایی منفی سبب خروج آن از شهرستان شد که مقصران آن در هر دو شهر زیراب و پلسفید در خروج ان دخالت داشتند که شهرگرایی منفی عامل آن بود.
حساسیت به نام یا منطقه جغرافیایی و تاریخی در شهرهای مجاور که تنشهای کوچک و بزرگ با هم دارند از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
استفاده از کلمه “شهرستان” در جایگاه سیانجی شماره دو پلسفید که در ماههای گذشته افتتاح شد که نمونهای از موفقیت اقتصادی برای توسعه شهرستان محسوب میشود ولی وجود نقض در تابلوی شناسایی آن، لذت این توسعه را برای شهرستان با علامت سؤال مواجه میکند و یا عدم درج پلسفید بهعنوان مرکز شهرستان در نامگذاری برخی از کوچههای یکی از دهستانهای شهرستان بیانگر استمرار شهرگرایی منفی در سطح شهرستان است و البته منصفانه آن است که از تلاش فرماندار شهرستان سوادکوه در دوری از این نقص و نگاه عادلانه به سطوح مختلف شهرستانی تقدیر شود که در برخی از جلسات شاهد برخورد جدی وی با دیدگاه های سطحی شهرگرایی بودیم و این نگاه باید در سطوح مدیریت شهری و بدنه ادارات و نهادها هم رسوخ یابد که در غیراینصورت شاهد تداوم نگاه شهرگرایی منفی خواهیم بود.
*”خوره” شهرگرایی منفی در شهرستان سوادکوه
شهرگرایی منفی به روند توسعه شهرستان سوادکوه لطمه زده است و در حال حاضر هر چند در ظاهر از زشتی آن توسط متنفذان شهری بهدلیل قبح نسبی عمومی آن سخن گفته میشود ولی برخی اقدامات از استمرار فعالیت “خوره” شهرگرایی منفی در شهرستان سوادکوه حکایت دارد.
استقرار واحدهای تولیدی، صنعتی و خدماتی، تصویب و تخصیص بودجه های خرد و کلان و افق دید توسعه شهرستان سوادکوه باید بر طبق منطق توسعه منفعت شهرستانی تعریف شود و توسعه پایدار شهرها، بخشها و روستاهای سوادکوه بدون تردید از مسیر توسعه شهرستانی میسّر است و اشتغالزایی در هر کدام از شهرهای سوادکوه و حتی سوادکوهشمالی بسیار بهتر از حضور در شهرها یا استانهای غریب است.
تبدیل رقایت بینشهری در شهرستان سوادکوه به رقابت شهرستان با سایر شهرستانها، مقدمهای برای ایجاد گستره وسیعتر برای توسعه است.
معتقدم، ابتدا ذهنیتهای ما در شهرستان سوادکوه باید برای توسعه همجهت شود تا گامهایی بعدی توسعه مستحکم و اثرگذار برداشته شود و اگر غیر از این باشد شاهد تداوم بیکاری و توسعهنایافتگی شهرستانی هستیم که بسترها و توانمندیهای توسعه آن غنی است.
آنقدر به فکر پاک کردن آب کف اتاق نباشیم که بستن شیر آب را فراموش کنیم و وجود ذهنیت شهرگرایی منفی را باید حل کنیم تا چرخ توسعه شهرستان تندتر بچرخد.
به قلم عمران اکبر نژاد/کارشناس مسائل سیاسی و اجتماعی
منادیان فرهنگ شلمچه، شهدای زنده زمان ما هستند
حجت الاسلام امیری سوادکوهی محقق و اندیشمند جوان شیعه: یاد و نام شلمچه، همچنان قلب دشمنان نظام را به لرزه در می آورد. منادیان حدیث غربت شلمچه، دنباله رُوان راه شهدا و امام شهدا هستند…
به گزارش صدای مازندران حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّد امیری سوادکوهی، از محققان و اندیشمندان جوان شیعه و از چهره های نام آشنای علمی دنیای اسلام در مصاحبه ای با خبرنگار ما در شهر مقدس قم، با تبریک روز بزرگداشت مقام شهید ، مقام والای شهادت را بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله دانست و افزود:
مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) در سوادکوه
در ادامه تصاویری از مراسم دستهروی در شهر زیراب را مشاهده میکنید.